در سال 1357 مهمترين اتفاق براي ايران و ايراني اتفاق افتاد. انقلاب اسلامي ايران به ثمر رسيد. انقلابي که در ابعاد گوناگون، منشاء پيامدهاي بنيادي و شگرفي در سـطـح جهان گرديد و علاوه بر آن، به انسان کرامت، به مسلمانان شوکت و به مؤ منان عزّت و عظمت بخشيد.
در اين ميان حرکتي انجام شد که بايد روي آن تفکر بيشتري کرد،. آن هم خط بطلان کشيدن بر منافع بيگانگان است. اين امر باعث ساخته شدن دشمناني براي انقلاب اسلامي شد. دشمنان پس از پيروزي انقلاب آرام نشسته و همواره در توليد طرح و نقشههايي جديد در جهت دست درازي به خاک، هويت، فرهنگ و منافع ملت ايران بوده و هستند.
به طور قطع و يقين ازجمله عوامل مهم ناکامي بيگانگان در مقابله با انقلاب اسلامي نگاه نافذ و بصيرت بالاي رهبران نظام جمهوري اسلامي ايران در شناسايي دشمنان و روش هاي دشمني آنان با انقلاب اسلامي بوده است . از اين رو در اين نوشتار در تلاش آنيم هستيم تا دشمن را با کنکاشي در سخنان مقام معظم رهبري شناسايي کنيم.
ضرورت دشمن شناسيبي شک دشمن شناسي از محوري ترين مباحث در موضوع دفع تهديدها و دفاع از يک ملت بشمار مي آيد. چه بسا امتهايي که در طول تاريخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهي و بصيرت لازم سياسي و اجتماعي در شناخت توطئه هاي بيگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحيح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتي هلاکت بار منجر گرديده اند.
امير مؤمنان علي(ع) در کلام خود دراين باره مي فرمايند: «من نام عن عدوه انبهته المکايد.» (کسي که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حيله هاي (غافلگيرانه دشمن) او را از خواب بيدار مي کند)
در همين رابطه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: «نبايد غافل باشيم، ما بايد بيدار باشيم و توطئه هاي آنها را قبل از اينکه با هم جمع بشوند، خنثي کنيم. »
همچنين رهبر معظم انقلاب در سخنراني اولين روز سال 86 در مشهد مقدس در اين باره مي فرمايند: «يک ملت بايد دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهيز کند. »
اقسام دشمناندر يک تقسيم بندي کلي دشمنان ملت بزرگ و انقلابي ايران را در شرايط کنوني مي توان به دو بخش دشمنان دروني و بيروني تقسيم نمود «ما دو دشمن داريم؛ يک دشمن، دشمن دروني است، يک دشمن، دشمن بيروني است. دشمن دروني خطرناک تر است.»
تشريح ابعاد مختلف دشمن درونيازجمله عوامل عقب ماندگي ملت ها که زمينه تسلط بيگانگان را بر منابع مادي و معنوي يک کشور فراهم مي سازد، پديده شوم تنبلي اجتماعي و عدم خودباوري و اعتماد به نفس در يک ملت مي باشد که رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن دروني ملت بزرگ ايران ياد نموده و مي فرمايند: «اگر ملتي اين بيماري ها را داشته باشد، اين ملت پيشرفتش ممکن نيست، اگر ملتي مردمش تنبل باشند، نااميد باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همديگر پيوند نداشته باشند، به همديگر بدبين باشند، از آينده نااميد باشند، چنين ملتي پيش نخواهد رفت، اينهامثل موريانه اي که در درون پايه بنا بيفتد، بنا را ويران مي کند.»
تشريح ابعاد مختلف دشمن بيروني و برنامه هاي آنرهبر معظم انقلاب دشمن بيروني ملت ايران را نظام سلطه بين المللي دانسته و جنگ رواني، جنگ اقتصادي و همچنين مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي کشور را ازجمله محورهاي مهم برنامه هاي دشمن بيروني ارزيابي نمودند «دشمن بيروني عبارتست از نظام سلطه بين المللي، يعني همان چيزي که به آن استکبار جهاني مي گوييم... امروز مظهر اين دشمن عبارتست از شبکه صهيونيسم جهاني و دولت کنوني ايالات متحده آمريکا. »
«امروز دشمنان بيروني ما هم براي ملت ايران نقشه دارند. ما سياست هاي پنج ساله خودمان را تعريف مي کنيم، افق چشم انداز بيست ساله را تعريف مي کنيم، براي اينکه راه را مشخص کنيم، دشمن ما هم همين طور، او هم براي ما برنامه دارد، او هم سياستي دارد، بايد سياست او را بشناسيم. من برنامه هاي استکبار جهاني عليه ملت ايران را در سه جمله خلاصه مي کنم: «اول جنگ رواني، دوم جنگ اقتصادي و سوم، مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي. »
تشريح ابعاد مختلف جنگ رواني دشمنيکي از مهمترين ابعاد جنگ دشمنان بيروني، بهره گيري از جنگ رواني مي باشد که در آن تلاش بر اين است که با طراحي قبلي و حتي المقدور بدون بکارگيري از ابزار نظامي به نتايج موفقيت آميز يک جنگ تمام عيار در عرصه ديپلماسي، سياسي فرهنگي اجتماعي دست يافت در تعريف جنگ رواني آمده است: «عمليات رواني شامل اقداماتي از پيش تعيين شده براي انتقال اطلاعات و شواهد معين به مخاطبين با هدف تأثيرگذاري بر احساسات، انگيزه ها، اهداف و نيز تأثير بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد مي باشد. »
آنچه مي توان از آن بعنوان مهمترين محورهاي عمليات رواني دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
1- مرعوب کردن مسئولين، شخصيتهاي سياسي و نخبگان کشور
2- تضعيف اراده عمومي مردم.
3- تغيير درک صحيح مردم از واقعيت هاي موجود جامعه.
4- سلب اعتماد ملت از مسئولين کشور.
5- ترويج شايعه تحريم و فشار اقتصادي بر کشور.
6- ترويج شايعه بکارگيري ابزار خشونت بر عليه ملت ايران.
7- عوض کردن جاي متهم و مدعي با ابزار تبليغاتي و رسانه اي.
8- ترساندن ملت هاي منطقه از ملت ايران و انقلاب اسلامي.
9- دامن زدن به اختلافات مذهبي، قومي، جناحي، سياسي و رقابت هاي صنفي
يکي از ابزارهاي مهم دشمن در جنگ رواني ايجاد اختلاف و تشتت آراء در بين يک ملت با بهره گيري از گروهها، شخصيت ها و جريانات سياسي وابسته به خود مي باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود اين دسته از عناصر سياسي را نصيحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همين مناسبت به عناصر سياسي داخلي هم دوستانه نصيحت مي کنم، مراقب باشند، طوري حرف نزنند، طوري موضعگيري نکنند که به مقاصد دشمن در اين جنگ رواني کمک شود. »
به همين مناسبت مقام معظم رهبري در موضوع فناوري هسته اي نيز به عده اي که در داخل کشور همان حرف هاي دشمن را تکرار مي کنند نصيحت کرده و فرمودند: «عده اي مي نشينند همان حرف دشمن را تکرار مي کنند که: آقا! چه لزومي دارد؟... همانهايي که ملي شدن نفت را که به وسيله دکتر مصدق و مرحوم آيت الله کاشاني انجام گرفت، امروز تمجيد مي کنند- که آن کار، نسبت به اين کار کوچک بود؛ اين از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژي هسته اي همان حرفي را مي زنند که مخالفين مصدق و کاشاني آن روز مي گفتند. »
در اين زمينه مواضع برخي جريانات سياسي داخلي که در واقع با موضع گيري خود بخشي از عمليات رواني دشمن را در داخل کشور کليد مي زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شوراي امنيت بر عليه فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران برخي احزاب و جريانات سياسي با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبليغاتي و رواني دشمن گام برمي دارند که بعنوان نمونه مي توان به بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اشاره نمود که در بخشي از آن آمده است: «دولت نهم با افراطي گري و بي منطقي خود در حوزه سياست خارجي و پرونده هسته اي، مصالح و منافع يک کشور را در معرض تاراج قرار داده است.»