• وبلاگ : la politique
  • يادداشت : ابو حسن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهسيما 

    رهايت نمي کنم...!!!

    روزي تصميم گرفتم که ديگر همه چيز را رها کنم. شغلم ‏را، دوستانم را، زندگي ام را!
    به جنگلي رفتم تا براي آخرين بار با خدا ‏صحبت کنم. به خدا گفتم: آيا مي‏ تواني دليلي براي ادامه زندگي برايم بياوري؟
    و جواب ‏او مرا شگفت زده کرد.
    او گفت : آيا درخت سرخس و بامبو را مي بيني؟
    پاسخ دادم : بلي.
    فرمود: ‏هنگامي که درخت بامبو و سرخس را آفريدم، به خوبي از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور ‏و غذاي کافي دادم. دير زماني نپاييد که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمين را فرا ‏گرفت اما از بامبو خبري نبود. من از او قطع اميد نکردم. در دومين سال سرخسها بيشتر ‏رشد کردند و زيبايي خيره کننده اي به زمين بخشيدند اما همچنان از بامبوها خبري نبود. ‏من بامبوها را رها نکردم. در سالهاي سوم و چهارم نيز بامبوها رشد نکردند. اما من ‏باز از آنها قطع اميد نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکي از بامبو نمايان شد. در ‏مقايسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ? ماه ارتفاع آن به بيش از ??? فوت ‏رسيد. ? سال طول کشيده بود تا ريشه ‏هاي بامبو به اندازه کافي قوي شوند.. ريشه هايي ‏که بامبو را قوي مي‏ ساختند و آنچه را براي زندگي به آن نياز داشت را فراهم مي ‏کرد.
    ‏خداوند در ادامه فرمود: آيا مي‏ داني در تمامي اين سالها که تو درگير مبارزه با ‏سختيها و مشکلات بودي در حقيقت ريشه هايت را مستحکم مي ‏ساختي. من در تمامي اين مدت ‏تو را رها نکردم همانگونه که بامبوها را رها نکردم.
    ‏هرگز خودت را با ديگران ‏مقايسه نکن. بامبو و سرخس دو گياه متفاوتند اما هر دو به زيبايي جنگل کمک مي کنن. ‏زمان تو نيز فرا خواهد رسيد تو نيز رشد مي ‏ کني و قد مي کشي!
    ‏از او پرسيدم : من ‏چقدر قد مي‏ کشم.
    ‏در پاسخ از من پرسيد: بامبو چقدر رشد مي کند؟
    جواب دادم: هر ‏چقدر که بتواند.
    ‏گفت:
    تو نيز بايد رشد کني و قد بکشي، هر اندازه که ‏بتواني…