• وبلاگ : la politique
  • يادداشت : آنكتاد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ابراهيمي 
    جاسوسي گوگل براي سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا لو رفت


    به گزارش خبرنگار فناوري اطلاعات خبرگزاري فارس، جان‌ام‌سيمپسون رئيس گروه مدافعان حقوق مصرف‌کننده در ايالات متحده طي نامه‌اي خطاب به هنري واکسمن رئيس کميسيون تجارت و انرژي در کنگره و جو بارتون از اعضاي عالي‌رتبه اين کميسيون آورده است:

    بر اساس مطالب منتشر شده در روزنامه واشنگتن پست، به نظر مي رسد که گوگل قراردادهايي محرمانه با دولت امريکا منعقد کرده تا خدمات جست‏وجو و يافتن اطلاعات در فضاي سايبر را به اين دولت ارائه کند.
    علاوه بر اين، سوابق موجود در کاخ سفيد نشان مي دهد که مقامات گوگل نشست هايي را با مقامات امنيت ملي آمريکا برگزار کرده اند که دلايل آن افشا نشده است. در نهايت به نظر مي رسد که تلاش هاي به شدت مورد انتقاد گوگل براي جمع آوري اطلاعات از شبکه هاي بي‌سيم مورد استفاده شهروندان امريکا به‏خلاف ادعاهاي آن غيرعمدي نبوده است.
    با در نظر گرفتن اين واقعيات، اين امر بيش از هر زمان ديگري براي کميته انرژي و تجارت الزام آور شده که جلسه اي براي استماع تخلفات احتمالي گوگل در حوزه حريم شخصي و ارتباطات آن با سازمان هاي اطلاعاتي ايالات متحده برگزار کند. همانطور که تاريخ بارها نشان داده است و تا آنجا که به قانون اساسي آمريکا مربوط مي شود، اتحاد ميان جامعه اطلاعاتي امريکا و شرکت هاي بزرگ که اطلاعات شهروندان امريکايي را جمع‏آوري مي کنند مي تواند ترکيبي سمي و کشنده به وجود آورد.
    همانطور که مي دانيد گوگل اخيرا تصريح کرد که حجم زيادي از اطلاعات خصوصي را در مورد شهروندان آمريکايي از طريق طرح جمع‏آوري ديتا براي سرويس نماي خياباني خود جمع‏آوري کرده است. اتومبيل هاي گوگل به مدت سه سال در خيابان هاي آمريکا گشت زده اند و به دنبال شبکه هاي رايانه اي باز بوده اند و اطلاعات اين شبکه ها را جمع‏آوري کرده اند.
    پابلو چاوز، رئيس سياست گذاري عمومي گوگل در نامه تاريخ 9 ژوئن خود به اين کميته اظهار داشته که گوگل به اشتباه، کدي را در نرم افزار خود براي جمع آوري نمونه هاي ديتا از شبکه هاي خصوصي واي - فاي گنجانده است.
    اما بررسي حق امتياز ضميمه اين برنامه نرم افزاري گوگل نشان مي دهد که اين برنامه جمع‌آوري ديتا تلاشي کاملاً عمدي براي کسب حداکثر اطلاعات ممکن از شبکه هاي بي سيم واي - فاي تجاري و موجود در مناطق مسکوني بوده است.
    اگر بخواهيم در مورد گوگل عادل باشيم، اين حق امتياز نشان نمي دهد که گوگل اطلاعات (شبکه هاي) بي سيم را با هدف روشن و صريح جاسوسي از ارتباطات خصوصي جمع‌آوري کرده باشد. اما در عوض نيت اين طرح به طور مشخص موقعيت‌يابي شبکه هاي بي سيم است.
    با اين حال، آنچه اين حق امتياز نشان مي دهد آن است که ادعاهاي اخير گوگل در مورد چگونگي طراحي برنامه نماي خياباني دقيق نيستند و اينکه اين شرکت هميشه قصد داشته تا بسته هايي از ديتاي بي سيم را جمع‏آوري و ذخيره سازي کند که حاوي اطلاعات به اصطلاح تبادل شده باشند.
    در اين حق امتياز به دفعات به بسته هاي ضبط شده و به دست آمده ارجاع داده شده است، در بند 0055 بيان شده که اين سيستم تا زماني که تجهيزات به کار گرفته شده "قادر به ضبط و رمزگشايي مناسب يک بسته (اطلاعاتي) باشند "، قادر به مکان يابي جغرافيايي است.
    اين موارد سؤالات جدي را به ذهن متبادر مي سازد که آيا گوگل درگير تلاشي غيرمسئولانه براي جمع آوري انبوه اطلاعات خصوصي است بدون آنکه به احتمال سوءاستفاده از آنها بينديشد و آيا اين شرکت براي حفاظت از اطلاعاتي که در برابر چشمان کنجکاو دولت امريکا جمع‌آوري کرده قابل اعتماد است.
    اين نگراني ها با توجه به رابطه نزديک ميان گوگل و تشکيلات امنيت ملي آمريکا به شدت افزايش مي يابد.
    وانشگتن پست افشا کرده که "گوگل داراي يک مشتري فوق محرمانه از دولت آمريکاست. به نوشته اين روزنامه " بخش Enterprise Solutions گوگل خدمات جست‏وجو و محصولات مکان‌يابي مانند گوگل ارت و سرويس نقشه گوگل را در اختيار دولت فدرال و از جمله ارتش و جامعه اطلاعاتي آمريکا قرار مي دهد. گروه کوچکي از افراد بخش فروش و پشتيباني گوگل از مجوزهاي فوق محرمانه براي برقراري ارتباط با دولت برخوردارند.
    علاوه بر اين، بررسي سوابق مراجعه به کاخ سفيد نشان مي دهد که آلن ديويدسون،‌ رئيس واحد سياست‌گذاري عمومي و امور دولتي گوگل از اواخر سال گذشته ميلادي حداقل سه نشست با مقامات شوراي امنيت ملي آمريکا برگزار کرده است. يکي از اين نشست ها با حضور رئيس عالي رتبه امور روسيه مک‎فاول برگزار شده است و در ديگري دنيل شاپيرو مشاور امور خاورميانه حضور داشته است.
    در نهايت به شما يادآور مي شوم که به طور گسترده گزارش شده که گوگل در حال همکاري با آژانس امنيت ملي امريکاست. اين همان نهاد دولتي است که به طور غيرقانوني ارتباطات خصوصي ميليون ها آمريکايي را در دوره حکومت بوش شنود مي کرد.
    کاملاً مشخص است که کميته شما بايد جلساتي را براي استماع چگونگي فعاليت هاي گوگل و روابط اين غول اينترنتي با آژانس هاي اطلاعاتي که حريم شخصي همگان را تهديد مي کند، برگزار کند.

    * برخي از فعاليت هاي رسانه‌اي رابرت مرداک يهودي:


    - صاحب حداقل 60 شبکه تلويزيوني به 13 زبان مختلف از جمله موسسه تلويزيوني فاکس Fox و شبکه معروف فاکس نيوز، مجموعه شبکه‌هاي اسکاي(sky) و مجموعه شبکه هاي استار (مانند استار پلوس، واستار وان)



    - مالک 130 روزنامه و مجله معتبر همچون ديلي تلگراف، وال استريت ژورنال، تايمز، ساندي تايمز، نيويورک پست


    - صاحب امتياز سايت ماي اسپيس My space و IGW و سايت‌هاي اينترنتي فاکس


    - مالک انتشارات واندر وان که پر تيراژترين انجيل دنيا در اين انتشارات به چاپ مي‌رسد و انتشارات ديگري همچون هارپرکالينز(Harpercallins)


    - صاحب پرتيراژترين مجله انگلستان که يک مجله جنسي و مملو از تصاوير زنان برهنه است.


    - عمده ترين سهام دار کمپاني عظيم نيوزکورپريشن که بعد از والت ديزني بزرگترين کمپاني در امور رسانه‌اي دنياست و 9 جور رسانه مختلف آن در 6 زمينه مختلف اطلاع رساني مي کنند.


    - مالک چند باشگاه ورزشي از جمله تيم بيس بال لس آنجلس داجر (LA Doger)


    - مالک نيمي از سهام کمپاني فاکس توليد کننده فيلم‌هايي همچون تايتانيک، آقا و خانم اسميت (Mr and Mrs smith)، سري فيلم هاي مردان مجهول (X- Men)، عصر يخبندان ( Ice Age )، رباتها (Robots )، مجموعه فيلم هاي جنگ ستارگان (Star wars) و فيلم روز استقلال (lndependent Day)


    - مالک نيمي از سهام تلويزيون کابلي نشنال جئوگرافيک


    http://www.farhangnews.ir/site/Default.aspx?tabid=2&CId=4&NewsId=18179


    تکنيکهاي فارسي1 براي تهاجم به خانوادههاي ايراني-اسلامي


    صاحبنظران اتاق فکر آمريکا راه مبارزه انقلاب اسلامي و جلوگيري از گسترش آن در جامعه جهاني را نفوذ در ميان تک تک افراد و تسلط از درون به آنها دانسته و تنها راه اجراي اين مهم را با ترويج فساد و بي بند و باري در جامعه ايراني دنبال مي کنند.



    به گفته کارشناسان، مسئولان فارسي1 مي کوشند با فرهنگ سازي غلط و عادي سازي مسايل غيراخلاقي در جامعه مسلمان و متمدن ايران بنيان خانواده را در ايران متزلزل کنند.

    فارسي 1 در حدود يکسال پيش توسط روپرت مارداک (چهره رسانه اي جريان صهيونيسم که به امپراطور رسانه مشهور است) تاسيس شد. رابرت مرداک صاحب فارسي وان يهودي استراليايي الاصل به سلطان شيطاني رسانه ها معروف است. وي 60 شبکه تلويزيوني به 13 زبان مختلف دارد و از صهيونيست هاي قدرتمند دنيا به شمار مي رود.
    (سوابق کامل رسانه‌اي مرداک را در انتهاي همين يادداشت بخوانيد)


    مرداک به طور کاملا زيرکانه و با شناختي که از فرهنگ ايرانيان دارد به صورت نرم و کاملا حساب شده، خود را با فرهنگ ايراني همراه کرده است تا بتواند به راحتي و بي هيچ مقاومتي در ميان خانواده ها نفوذ کند.


    در جامعه‌ي ايراني قشري که بيشترين زمان را براي تماشاي تلويزيون مي گذارد و نيز تاثير گذارترين افراد در خانواده ها هستند و اتفاقا علاقه بسياري به سريالهاي دنباله دار نشان مي دهند زنان و به خصوصص زنان خانه دار هستند.


    لذا براي همراه کردن اين قشر سريالهايي را انتخاب کرده اند که تعداد زنان بيشتر از مردان است تا بتوانند با گنجاندن روحيات مختلف درون اين شخصيتها زنان بيشتري را با خود همراه کنند بنابراين با دقت بيشتر به جزئيات زندگي زنان مي پردازد و در پي آنند که به مخاطبان القا کنند که آنها مجازند که براي حل مشکلات خود از روندهاي ساختارشکنانه استفاده کنند.


    مثلا در قبال خيانت همسران خود به جاي عفت ورزيدن، آنها نيز به خيانت روي آورند و جالب آنکه به گونه اي سريال را طراحي مي کنند که حتي مخاطبان نيز اين حق را به آنان مي دهند که خيانت را با خيانت پاسخ دهند و در مقابل به نقش مردان به طور کاملا حاشيه اي مي پردازد و اغلب آنان را به گونه اي به تصوير مي کشند که در راه رسيدن به لذتهاي جنسي و هوسراني هاي خود در حال مبارزه با يکديگرند تا به هدف خود که به دست آوردن يک زن است برسند.


    تکرار زياد اين سريالها در ساعات مختلف اين امکان را براي مخاطبان ايجاد مي کند که سريالها را به طور کامل دنبال کنند و نيز با حذف و سانسور صحنه هاي غير اخلاقي توانسته‌اند سريالها را باب طبع خانواده هاي ايراني درآورند تا بتوانند بي هيچ مانعي وارد خانه هاي ايرانيان شوند و والدين نيز با اطمينان کامل همراه با فرزندان خود به تماشا مي پردازند بي توجه به لطمات فراواني که اين سريالها مي توانند به روح پاک نوجوانان وارد کند.


    رهبر انقلاب در ديدار با هنرمندان به عشق هاي مربعي و مثلثي اشاره کردند و آن را آسيب جدي سريالهاي ايراني دانستند و خواهان رفع اين مشکلات در سينما و تلويزيون شدند و اين نکته دقيقا محور اصلي سريالهاي فارسي 1است.


    در اغلب سريالها ما شاهد جندين نوع از اين عشقها هستيم به طوري که ذهن مخاطب را به شدت به خود مشغول مي کند که بالاخره کدام دو ضلع از اين مربع و مثلث ها به هم مي رسند.


    از محورهاي ديگري که اين شبکه دنبال مي کند عادي سازي روابط نامشروع بالاخص در نوجوانان و استفاده از مشروبات الکلي و دخانيات در اين سنين است و با نمايش اين ها به دنبال از بين بردن قبح اين اعمال در ميان خانواده ها هستند.


    در اين سريالها انساني هايي وجود دارند که دروغ نمي گويند اما به آساني خيانت مي کنند به فقرا کمک مي کنند؛ حرف از خدا و عشق مي زنند اما به راحتي به دختران و زنان تجاوز مي کنند و متاسفانه پيام هاي اخلاقي را از زبان کساني مي شنويم که به کثيفترين گناهان آلوده اند.


    در اين سريالها مادراني هستند که فرزندان نامشروع خود را مانند جان مي دانند و از هيچ کاري براي حفاظت از آنان روي گردان نيستند و با تمام وجود به آنها عشق مي ورزند در مقابل مادراني که فرزندان مشروعي دارند اغلب فرزندان خود را رها کردند و در پي خوشگذارانيهاي خود رفته اند و در جاي جاي فيلمها خانواده هايي به چشم مي خورند که هيچ پيوند خوني بين آنها نيست و اغلب مادران و پدران واقعي ندارند و با نمايش اينها القا مي کنند که اين ازدواج نيست که تعهد را در خانواده ها به وجود مي آورد.


    روند سريال ها به گونه اي است که توجه مخاطب را از معنويات در زندگي دور کرده و به دنبال ارائه تعريف جديدي از زندگي براي افراد است و آن هم زندگي در عيش و مردن در خوشي است اينکه زندگي در پول و لذتهاي حيواني خلاصه مي شود و شخصيتها و قهرمانهاي اين سريالها از هيچ تلاشي براي کسب اين لذائذ ابا نمي کنند از خود فروشي و خيانت گرفته تا رها کردن جگر گوشه هايشان دريغ ندارند.


    البته اين شبکه براي خانواده‌هاي مقيد به ارزش‌هاي اخلاقي هم برنامه دارد. مالکان اين شبکه براي جذب اين دسته ازخانواده‌ها، اقدام به پخش سريال‌هاي شرقي‌اي نمودند که در آنها مسائل اخلاقي تا حدود زيادي رعايت شده است. اين سريال‌هاي عموما کره‌اي، در واقع ترفندي هستند براي جذب مخاطبان اخلاق مدار که به مرور متقاعد شدند که باقي سريال‌هاي اين شبکه را نيز ببينند. سريال‌هاي خواهر دوست داشتني من و افسانه‌ي افسونگر از جمله ‌ي همين سريال‌ها هستند. بدين ترتيب اين بار شاهد اين خواهيم بود که خانواده‌هايي که فقط طالب سرگرمي هستند، در دام اين شبکه مي‌افتند و بي‌آنکه بخواهند، تحت تاثير مضامين سريال‌هاي اين شبکه قرار مي‌گيرند. از همين رو بسياري از کارشناسان، اين شبکه را خطرناکتر از تمام همتايان ماهواره‌اي فارسي زبان خود (مانند ام بي سي پرشيا) مي‌دانند؛ گرچه تجربه‌اي به مراتب کمتر از اين شبکه‌ها دارد.


    بدين ترتيب اگر خانواده‌اي ايراني از چنين آموزه‌هايي تاثير بپذيرند، بنياد بسياري از خانواده‌هاي ايراني از هم خواهد پاشيد و حتما مي‌دانيد که وقتي بنيان خانواده از هم بپاشد، کودکان به درستي تربيت نخواهند شد و چنين کودکاني، ظروف ايده آلي هستند براي پر شدن ازآموزه‌هاي کثيف صهيونيستي. آري! افق ترسيم شده‌ي فارسي 1 اين است که کودکان ايراني در خيابان‌ها بزرگ شوند. آيا روح هاي بزرگ با تربيت متعالي مي‌توانند مبلغان خوبي براي صهيونيستها باشند؟