وبلاگ :
la politique
يادداشت :
خرمشهر
نظرات :
1
خصوصي ،
355
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
تورج اکبرى
شاهدان خرمشهر (2)؛
«شهناز» با همان لباس سفيد آخرين عکس هايش را گرفت و...
خانم عابديني به شهناز ميگويد: در اين لباس خيلي قشنگ شدهاي، ولي اين لباس چه تناسبي با وضعيت جنگ و گريز فعلي ما دارد؟ شهناز جواب ميدهد: وقتي انسان خيلي خوشحال است، بهترين لباسهايش را ميپوشد. من چنين حالي دارم...
سرويس دفاع مقدس ـ
مادرش اين گونه روايت مي کند که: پنج ساله بود که از دزفول به خرمشهر آمديم. در شش سالگي هر روز با بلم از کوت شيخ به اين طرف شهر ميآمد و به مدرسه طيبه ميرفت. هميشه دوست داشت چادرش را بپوشد و کنارم به نماز بايستد. هرچه از قرآن و دين بلد بودم، به او ياد ميدادم. او علاقه زيادي داشت که سورههاي کوچک قرآن را ياد بگيرد. تأثير همين آموزههاي ديني بود که در عمر کوتاهش تلاش مينمود با کساني که تهيدست بودند، رابطه نزديکتري برقرار کند. در هنگام عصبانيت و هنگامي که برايم مشکلي پيش ميآمد، اين شهناز بود که مرا آرام ميکرد و ميگفت: بايد صبر داشته باشيم.
به گزارش «تابناک»، حماسه فتح خرمشهر آنقدر بزرگ و بي منتها هست که طي ساليان طولاني، هنوز هم سوژه براي پرداختن داشته باشد و هم نسل شاهد و ناظر آن دلاوري ها و هم نسل هاي بعدي چيزي برايشان تکراري نباشد، چه، تکرار حماسه و يادآوري آن جزيي از فرهنگ و ماندگاري يک ملت است. بر اين اساس، در اين بخش از سري مطالب شاهدان خرمشهر، به اندازه قطره اي از درياي بيکران حماسه هاي نسلي اسطوره اي در تاريخ اين مرز و بوم، يادي مي کنيم از شهيد بزرگوار «شهناز حاجي شاه» که به حق مي تواند الگويي براي نسل امروز ما باشد.
بنابر اين گزارش، امدادگر بسيجي، شهيد «شهناز حاجي شاه» متولد 1333 دزفول، دلاور زني است که در روزهاي جواني عمر پر برکت خويش، تمام همت خود را صرف جهاد در مقابل دشمن متجاوز نمود و در پشت جبهه با ياري رساني به رزمندگان اسلام، نام خود را بر بلنداي اين مرز پر گهر جاودانه کرد و در نهايت در هشتم مهر ماه 1359 ـ در سن 26 سالگي ـ و در روزهايي که خونين شهر قهرمان در انتظار شميم آزادي روزگار مي گذراند به ديدار معبود خود شتافت.