جامعه امريکا که به جامعه اي دين مدار و در برخي لايهها به گرايشهاي تند و افراطي مسيحي شهره است، چندان انتظار تحقق اين وعده را نداشت اما با تبليغاتي که تعدادي از مجلات و شبکههاي راديويي و تلويزيوني به راه انداختند، توجهات به اين سمت معطوف شد و عمده مردم با انبساط خاطر منتظر رسيدن ساعت 18 نشستند تا ببينند آيا شهاب سنگي به زمين اصابت ميکند و يا تکه اي از خورشيد به يکباره از سطح خود جدا ميشود و فروميافتد و يا...؟
اين خبر چنانچه تا ساعت 18 آن روز نقل محافل بود و به نقل گويي و قصه بافيها نزد اقشار مختلف تبديل شده بود، پس از آن ساعت به يک خرافه کامل تبديل شد و عبرتي شد براي کساني که بدشان نميآمد حرف کشيش امريکايي درست از آب دربيايد و جهان يکسره گناه آلود و اخلاق گريز امروز يکجا بلعيده شود و به قولي آخرالزمان از راه برسد. شايد چپهاي امريکايي هم از اين فرصت استفاده کرده و بدترين فحشها را نثار سردمداران وقت کرده و بدبينيها و مخالف خوانيهاي هميشگي شان را به خورد بخش خرافي جامعه داده و از اين بلوا نان و حلوايي به هم زده باشند.