la politique |
پندهای شنیدنی
دین از سه بخش مهم تشکیل شده است و عمل به این سه مجموعه است که انسان را به کمال میرساند .اول اعتقادات است که انسان باید آن را معرفت کند و اصولی است که نباید تقلید بشود .دوم اخلاق است که پیامبر(ص) برای آن مبعوث شده است و سوم فقه و احکام که صورت دین هستند .در دین فرمولهایی وجود دارد که بسیار علمی ودقیق میباشند. احادیث بزرگان دین دستور زندگی ،برنامه اخلاق الهی و علمی و دقیق هستند که هیجکدام از مراکز علمی و آکادمیک در حوزه علوم انسانی با روشهای تحقیق موجودنمیتوانند چنین گزاره های واقعی را تولید کنند در ادامه چند نمونه از این احدایث نورانی را نقل میکنم که شاید با آگاهی و فهم آنهاو قرار دادن در دستور زندگی انشالله زندگی دنیا و آخرتمان نورانی تر شود
پیامبر اکرم (ص) خطاب به علی (ع) از چهار چیز پیش از رسیدن چهار چیز استفاده کن :
از جوانی قبل از پیری ،از تندرستی قبل از بیماری ،از توانگری قبل از تهی دستی و از زندگی قبل از مرگ …
.
.
عاقلترین مردم کسی است که در مجازات کردن نادان از سکوت فراتر نرود …
حضرت علی (ع)
.
.
در راه راست از کمی روندگان نترسید چون اکثر مردم گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه و گرسنگی آن طولانی است …
حضرت علی (ع)
.
.
در عجبم از مردمی که به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند …
حضرت علی (ع)
.
.
مَثَلِ حریص به دنیا ، مَثَل کرم ابریشم است که هرچه بیشتر دور خود ببافد خارج شدن از پیله بر او سخت تر مى شود تا آنکه از غصه مى میرد …
حضرت علی (ع) – خطبه 192 نهج البلاغه
.
.
پیش از آنکه منزل عوض کنید آرزوهای مرده ها را عملی کنید :
آنان آرزو می کنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند و عملی مورد رضایت خداوند انجام دهند …
رجبعلی خیاط
.
.
از ما عمل چندانی نخواسته اند ؛ مهم تر از عمل کردن ، عمل نکردن است !
تقوا یعنی عمل گناه را مرتکب نشدن …
همه میپرسند چه کار کنیم ؟
من میگویم : بگویید چه کار نکنیم ؟
و پاسخ این است : گــنــاه نکنید ؛ شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گناه نکردن” است …
آیت الله بهجت
.
.
عده ای از جوانان خدمت علامه حسن زاده آملی رسیدند و از حضرتش خواستند که آنها را نصیحتی بفرمایند ، حضرت فرمودند : سعی کنید با نامحرم رابطه نداشته باشید چه زن باشد چه مرد ؛ گفتند آقا مگر مرد هم نامحرم می شود ؟
ایشان فرمودند : هرکس با خدا ارتباط ندارد نامحرم است!
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در جمعه 92 بهمن 4 ساعت ساعت 8:10 عصر
پیشگویی عجیب شهید اندرزگو
وحید یامین پور در صفحه گوگل پلاس خود نوشت
در حال ساخت یک سری مستند سیاسی هستیم. تا به حال 16 قسمت تولید شده؛ دیروز رفتیم خانه ی شهید سیدعلی اندرزگو برای مصاحبه با همسرش. اندرزگو از آن شخصیتهای پیچیده ای بوده که خیلی ها جذبش شده اند. مصاحبه ی عجیبی شد. وسط مصاحبه چند بار گریه کردیم. همسر شهید خودش یک شهید زنده است. فکر کنید که تا چند ماه بعد از شهادت همسرش در زندان اوین تحت شکنجه ی ساواک بوده، آنهم در 25 سالگی.مصاحبه که تمام شد به تیم تصویربرداری اشاره کردم که دوربین ها را خاموش نکنند، من وارد گفتگوی غیر رسمی شدم تا نگفته ها را بشنوم و چیزهایی شنیدم که برایم خیلی عجیب بود
یکی از خاطرات همسر شهید که خیلی عجیب بود ازاین قرار است؛
چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت... همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نکشید
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در دوشنبه 92 دی 30 ساعت ساعت 10:51 عصر
پسا سکولاریسم آغاز شده است
از نقطه نظر جامعه شناختی می توان گفت، پست سکیولاریسم پاسخی است به نظریه سکیولاریزاسیون یعنی آنچه که معیار و الگوی پذیرفته شده در بین متفکران از سده نوزدهم تا کنون بوده است .اندیشه سکیولاریزاسیون بر سه پایه استوار است.
اول:به واسطه رشد و افزایش دانش علمی و قدرت تکنولوژیکی سکولاریزم رشد میکند
دوم:خرده نظامهای اجتماعی شکل دهنده مدرنیزاسیون بر انحصار مذهبی نظیر مدارس،بیمارستانها و نظایر آن غلیه میکندو سازمانهای مذهبی را به حاشیه میبرد
سوم:پیشرفت های علمی و قدرت تکنولوژیکی امنیت وجودی بیشتری می آورد که نیاز مردم به وعده های آرم کننده مذهبی را به حاشیه و حوزه خصوصی میبرد(Habermas; 2008b)
سکولارها معتقدند مدرنیزاسیون ضرورتا به سکیولاریزاسیون منجر می شود که خود در بردارنده خصوصی سازی مذهب یا کاهش عمده عقاید و اعمال مذهبی است.منظور ما از سکیولاریزاسیون فرایندهایی است که به واسطه آنها بخش های مختلف جامعه و فرهنگ از سلطه نهادها و نمادهای مذهبی آزاد می شوند. همان گونه که سکیولاریزاسیون جامعه و فرهنگ وجود دارد بنابراین سکیولاریزاسیون آگاهی نیز وجود دارد. به طور ساده این به معنای آن است که غرب مدرن، شمار فزاینده ای از افراد را تولید کرده است که به جهان دنیا و زندگی شان بدون بهرمندی از تفسیر مذهبی نگاه می کنند. (berger;1967:108)
به هر حال، علیرغم این استدلال های متقاعد کننده، در بیست و پنج سال گذشته دیده شده استکه نظریه سکیولاریزاسیون محبوبیت خود را در میان جامعه شناسان از دست داده است. تنها به عنوان یک مثال به طور شگفت انگیزی، پیتر برگر، از طرفداران برجسته نظریه سکیولاریزاسیون، حمایتش از این نظریه را با توجه به استدلا های مخالف و شواهد جدید معکوس کرده است.برگر در مصاحبه ای می گوید: فکر می کنم آنچه که من و اکثر جامعه شناسان دیگر در دهه 1960 درباره سکیولاریزاسیون نوشته ایم، اشتباه بوده است. استدلال اساسی و زیربنایی ما این بود که سکیولاریزاسیون و مدرنیته دست در دست هم حرکت می کنند. مدرنیزاسیون بیشتر، سکیولاریزاسیون بیشتر را به همراه دارد. این یک نظریه شوریده و آشفته نبود. برخی شواهد و مدارک برای آن وجود داشت. اما من فکر می کنم، این نظریه از اساس اشتباه بود. اکثر جهان، امروز سکیولار نیست. بلکه بسیار مذهبی است.(Berger;1997: 974). این تغییر عمده در جامعه شناسی درمجموعه کارهای هابرماس نیز بازتاب یافته است. هابرماس همواره مدعی بوده است و بر این ادعای خود پای فشرده است که دانش و ایمان دو دنیای کاملا متفاوت هستند( Habermas;2008:211 و اینکه او صرفا فقط درون دنیای اول کار کرده است. با این وجود از سال 2001 به طور شگفت آوری بخش زیادی از وقت هابرماس صرف درگیری فلسفی با موضوعات و مسائل مربوط به ایمان شده است. یکی از مثال های قابل توجه و چشمگیر از این مشغولیت فلسفی جدید، سخنرانی هابرماس برای «کمیسیون جایزه صلح آلمان» بود که در کلیسای «اس تی پاولز» در فرانکفورت یک ماه پس از حمله 11 سپتمامبر 2001 ایراد شد. معتقدان به غیر سکیولار شدن یا غیر خصوصی شدن، شواهد فراوانی برای تایید و حمایت از ادعا هایشان مطرح می کنند: خیزش جهانی اسلام، موفقیت بین المللی پروتستانیسم اوانجلیک (به ویژه در آمریکای لاتین)، ناسیونالیسم هندو درهند و بازگشت ارتدکس در روسیه و ملتهای اتحاد جماهیر شوروی سابق تنها چند نمونه ازاین موارد است. این موارد نشان دهنده پایان دوره سکولاریسم و آغاز دوره پسا سکولاریسم میباشد .نیاز به معنویت و ایمان به خدا ،گم شده بشر امروز است که سال ها خدازدایی در زندگی را تمرین کرده است .قراین و شواهد فراوانی نشان میدهد که اسلام کامل ترین و جذاب ترین دین در جهان امروز است انحطاط اخلاقی تمدن غرب به ویژه در این یکی دو قرن اخیر و نیز ظلم و ستمی که بر مردم مستضعف اعمال گردید عدم کارایی ادیان تحریف شده را که هرازچند گاهی بنا به مقتضیات زمان به نفع زر مداران و زور مداران تفسیر می شد کم کم سبب گردید مردم به سوی دینی گرایش پیدا کنند که باعث رهایی آنان از این همه ظلم و تعدی باشد. از طرفی دیگر زنان در کشورهای به اصطلاح متمدن همواره به عنوان کالایی مطرح بودند که پس از مصرف دور انداخته می شدند و به مرور زمان آن تقدس و جایگاهی را که خداوند برای زن و مادر متصور شده بود به جایگاهی پست بدل گردید.در واقع بشر امروز برای رهایی از منجلاب فساد و افسردگی نیاز به خدا را به خوبی حس کرده است اگر این اصل مهم سکیولاریسون را بپذیریم که با رشد رفاه و تکنولوژی بشر به آرامبخشی به نام دین نیاز ندارد پس چرا جهان مدرن و پیشرفته غرب اینگونه ناآرام و افسرده است .گزارش جدید سازمان همکاری و توسعه اقتصادی که روزنامه گاردین نیز آن را منتشر ساخته ،حاکی از آن است که میزان مصرف داروهای ضدافسردگی در کشورهای ثروتمند و توسعهیافته نسبت به یک دهه پیش به طور میانگین 10 درصد افزایش یافته است و ایسلند از لحاظ مصرف سرانه این داروها در میان این کشورها در رتبه اول قرار دارد.در کشورهای استرالیا، کانادا و کشورهای منطقه اسکاندیناوی نیز میزان تجویز داروهای ضدافسردگی بالاست و به طور میانگین از هر 10 فرد بزرگسال، بیش از یک نفر دارو دریافت میکنند. یک بررسی جداگانه درباره آمریکا نیز نشان داد 10 درصد بزرگسالان آمریکایی داروهای ضدافسردگی مصرف میکنند. در چین با وجود اینکه هنوز میزان مصرف داروهای ضدافسردگی نسبتاً پایین است، بازار این داروها در 3 سال گذشته، 20 درصد رشد کرده است. این موارد نشان دهنده آن است که مبانی سکولاریسم به شهادت آمار میدانی و نظریه دانشمندان و جامعه شناسان مشهور در معرض تردید جدی قرار گرفته و بی تردید جهان به سوی سرچشمه تمام خوبی ها و آرامش بخش یعنی خداوند متعال بر خواهد گشت و نظام سرمایه داری و سکولاریسم را هم باید مانند کمونیست تمام شده فرض کرد
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 92 دی 25 ساعت ساعت 5:8 عصر
مفهوم اعتدال در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی
در این چند ماهی که از روی کار آمدن دولت یازدهم گذشته است اعتدال یکی از شعارهای دولت تدبیر امید بوده که به نوعی ترجیع بند سخنان مدیران دولتی و رسانههای حامی دولت بوده است. اگرچه هنوز خود این واژه چندان تعریف نشده است اما از سویی دیگر بهانه خوبی شده تا خیلی از منتقدان به بهانه دوری از اعتدال و افراطیگری کوبیده شوند و از آن سو خیلی از اقدامات در سایه این شعار توجیه شود. نشریه فرهنگ پویا در شماره 25 خود که این روزها منتشر شده است پروندهای درباره همین شعار محوری دولت تدارک دیده که مطالب ناب و خواندنی کم ندارد. اما شاید گفتگو با آیت الله مصباح یزدی یکی از خواندنیترین مطالبش باشد.در ادامه چکیده و خلاصه ای از این گفتگو تقدیم خوانندگان وبلاگ میگردد این چکیده ،برداشتها و یاداشتهای اینجانب از این مصاحبه میباشد که شایسته است علاقمندان به این بحث مهم کل مصاحبه را خط به خط مطالعه فرمایند .
علامه مصباح یزدی ابتدا در تعریف اعتدال میفرمایند اعتدال، مثلا باید آن را با «اقتصاد» در لغت عربی مقایسه کرد. البته «اقتصاد» در فارسی در مسائل مالی بکار میرود، اما در عربی اینطور نیست؛ اقتصاد یعنی میانهروی.در اصول کافی بابی داریم با عنوان «باب الاقتصاد فی العبادة». در قرآن هم میفرماید: «وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ» معنایش این نیست که آنها مسائل اقتصادی و مالی را خوب بلد هستند! مقتصد یعنی انسان مستقیم سالمی که انحراف ندارد. ایشان در تعریف اعتدال به کمک مفهوم مخالف آن میفرمایند:"مثلاً در اینجا اعتدال را در مقابل انحراف یا در مقابل افراط و تفریط بهکار میبریم. از اینها میتوان کمک گرفت و با استفاده از اینکه افراط و تفریط یعنی چه، میفهمیم اعتدال یعنی چه، یا برعکس، اگر اعتدال را دانستیم، میفهمیم افراط و تفریط یعنی چه، از آن جهت که یک نوع تضایف یا تضاد میان آنها هست".بعد از مشخص شدن مفهوم اعتدال پس از این که ما فرضاً مفهوم را بدست آوردیم، باید ببینیم کاربرد و جایگاه این مفهوم در مسائل مربوط به هستیشناسی، و نیز در ارزششناسی و در میان انواع مفاهیم ارزشی که در حقوق، در سیاست و در اخلاق بهکار میرود، کجاست. شاید بتوان گفت مشهورترین معنایی که از اعتدال به نظر میآید و در محاورات بر روی آن تکیه میشود، این است که در مورد «اعتدال» سه چیز یا سه حالت در نظر گرفته میشود؛ یکی نقطهای که حالت افراط است، و در مقابل آن، نقطه تفریط قرار دارد و حالت وسط را حالت اعتدال میگوییم. مشابه اعتدال، همان لفظ «وسط» است. ما در منابع دینی هم همین تعبیر را داریم. پس هرجا مفهوم اعتدال را بهکار میبریم، باید حد اعتدال دو طرف داشته باشد و بین آنها رابطه طبیعی برقرار باشد و خودبخود معلوم باشد که مبدأ و منتها کدام است تا حد وسط آنها را بفهمیم. حد مبدا و مقصد اعتدال باید تعریف ارزشی بشود اینجور نیست که هر کسی بخواهد اعتدال را با هر چیزی تعریف کند.به عنوان مثال، فرض کنید در مسائل اعتقادی، اگر کسی بگوید بعضی از مردم دنیا معتقدند که یک خدا وجود دارد، و برخی دیگر هم معتقدند هزارتا خدا وجود دارد. هزارتا خدا افراط است و یک خدا هم تفریط؛ خوب است ما حد وسط را بگیریم و بگوییم پانصدتا خدا هست. آیا این سخنی منطقی است.مطلب دیگری که میتواند موضوع مقاله یا رسالهای مستقل باشد، مسئله نقش اعتدال در مفاهیم اخلاقی است. میدانید که از مشهورترین مکاتب اخلاقی مکتب ارسطویی است که بنا بر آن، هر فضیلتی محفوف به دو رذیله است، یکی رذیله افراط، و دیگری رذیله تفریط، و حد وسط آنها که حد اعتدال است، فضیلت است. در ظاهر بیان ارسطو که در کتابهای اخلاق ما منعکس است، بر این تکیه شده که این حد وسط میان افراط و تفریط است و آن دو بد هستند، پس این حد وسط خوب است. ما میگوییم این قاعده بدیهی نیست؛ حداکثر این است که از آراء مشهوره است و مانند حسن صدق است. اما این که «هرجا بخواهیم خوب و بد را بشناسیم، باید حد وسط بین دو چیز را در نظر بگیریم»، به چه دلیل درست است؟ به همین جهت، بسیاری از منتقدین ارسطو در تعیین مصادیق فضیلت به ایشان انتقاد کردهاند. مثلا جاهل محض بودن یک طرف است و عالم به جمیع معلومات هم یک طرف است. اولا حد وسط آنها را چگونه میتوان تعیین کرد؟از اینرو، مثلا اگر کسی بگوید در علم، حد وسط خوب است؛ نه انسان باید خیلی بیسواد باشد، و نه خیلی فوقالعاده باشد، و بگوید مثل ابنسینا یا انیشتین نشوید، اینها خیلی بد است!؛ بلکه دانشجوی خوبی باشید! آیا این درست است؟متأسفانه در آن چه این روزها در تفسیر اعتدال بیان شده، چنین تعبیری از بعضی از اشخاص دیدم که گفتهاند: منظور از اعتدال یعنی حد میانه بین اراده شریعت و اراده عمومی! یعنی اگر انسان خیلی دنبال دین برود، این افراط است و اگر اصلا به دین کار نداشته باشد و دنبال حرف مردم و اراده مردم و رأی عمومی و اکثریت باشد، این هم بیدینی محض است. پس باید راهی بین اراده شریعت و اراده عمومی را انتخاب کرد. این همان است که قرآن میفرماید: «یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلا أُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا»، اصلا کفر حقیقی همین است. در فرهنگ امروز، اسم این کار التقاط است در مسائل سیاسی هم در بسیاری از موارد، بهکار بردن تعبیرهایی مانند «افراطی»، «تفریطی» و «تندروی» ناشی از این است که مبدأ و منتهایی که برای اعتدال در نظر گرفته میشود، دلبخواهی است. زیرا قبل از آن مبدأ، و بعد از آن منتها را هم میتوان در محاسبه در نظر گرفت. همانطور که ممکن است کسی بین عدد سه و عدد سیزده را حد وسط در نظر بگیرد و اگر بپرسیم چرا سه و سیزده؟ میگوید: ما دلمان خواسته حد وسط را با اینها بسنجیم. اینها حد اعتدال را نسبت به آن دو چیزی که میسنجند، تعیین میکنند؛ اما اگر نسبت به چیز دیگری بسنجند، نسبت عوض میشود و همانکه حد اعتدال بود، میشود تفریط؛ چنانکه بین اعداد یک و سه، عدد دو حد اعتدال است، اما بین اعداد یک و نوزده، دو حد اعتدال نیست، بلکه حد تفریط است. اما امام صاف و صریح مبارزه میکرد. به ایشان گفتند: آقا، دیگران میگویند شما تندروی میکنید؛ قدری معتدلتر! ایشان فرمود: چرا نمیگویید کندروی میکنی؟ تندروی و کندروی را با چه میسنجید؟ اسلام دارد از بین میرود؛ ما در اینجا باید اسلام را حفظ کنیم؛ این حق و باطل است؛ بود و نبود اسلام است؛ بله، اگر انسان بداند در نوع رفتار، یک نوع تاکتیکی هست که وقتی مطابق آن تاکتیک عمل کند، هرچند لسانش ملایمتر باشد، اما اثرش بیشتر است، به آن عمل میکند؛ این نمونه عینیت داشته و خیالبافی نیست. آیت الله مصباح میفرمایند خود بنده شاهد بودم و از لبهای امام شنیدم که اگر آقایان توافق بکنند بر راهی که نرمتر از آن باشد که من میگویم، اما همه مشارکت کنند، من آن را ترجیح میدهم، برای این که میدانم اثرش بیشتر است؛ ولی اگر آقایان موافق نباشند، چنانچه تنهای تنها هم بمانم با شاه مبارزه میکنم و این وظیفه شرعی متعین است و هیچ چیزی نمیتواند جلوی این تکلیف را بگیرد. به امام میگفتند: تندروی میکنید. ایشان جوابش این بود که چرا نمیگویید کندروی میکنید؟ شما با چه چیز تند و کند را میسنجید؟
در جمعبندی فرمایشات حضرتآیت الله مصباح یزدی میتوان گفت که اعتدال در سه سطح ممکن است مطرح شود: یکی به عنوان معیار و مبنای ارزش در مقام ثبوت، به این معنا که کسی بگوید ملاک ارزش اعتدال است و ارزشمند بودن یک چیز به این است که در حد وسط باشد، و در واقع، فراتر از این ارزشی نداریم. این معنا درست نیست؛ یعنی ما اعتدال را ملاک ارزش نمیدانیم و ارزشها باید از جای دیگری تأمین شود. به عبارت دیگر، اعتدال ارزش ذاتی ندارد. سطح دیگر این است که اعتدال را به عنوان یک اصل راهبردی برای تأمین اهداف در نظر بگیریم، یعنی بعد از این که هدف و ارزش آن دقیقا مشخص شد، بگوییم در مواردی که بین راههای رسیدن به ارزشهای اصلی تزاحم پیدا میشود، اعتدال یک اصل راهبردی است برای تأمین متعادل آن ارزشها که برای وصول بهتر به هدف کمک میکند. یک سطح هم سطح تاکتیک است که فرمودند برای پایان دادن به یک نزاع عملی، در جاییکه راهی برای اثبات حق و باطل نیست، فقط به عنوان یک تاکتیک مفید است. و ما در واقع، اعتدال را به معنای دوم و سوم ارزشمند میدانیم، آن هم با همین قیود و شرایط. اما اعتدال، در واقع مبنای ارزش نمیتواند باشد و این معنا در واقع دلیلی ندارد
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در یکشنبه 92 دی 22 ساعت ساعت 8:25 عصر
مرد پشت پرده تحولات ترکیه را بشناسیم
فتحالله گولن کیست؟
مقدمه
در روزجمعه 29 آذرماه بود که خبر بازداشت برخی مقامات سیاسی و اقتصادی و نیز فرزندان 3 وزیر کابینه رجب طیب اردوغان، فضای سیاسی- اجتماعی ترکیه را دچار التهاب کرد. تمامی بازداشت شدگان به اتهام فساد اقتصادی و رشوه روبرو شدند و بدلیل نزدیکی آنها به دولت فشار زیادی علیه اردوغان برای استعفا و کنار رفتن از قدرت تحت فشار قرار گرفته است. نخست وزیر ترکیه این تحقیقات را یک «عملیات کثیف» خوانده و گفت: آنهایی که در پشت این تحقیقات قرار دارند به دنبال تشکیل یک «دولت درون دولت» هستند . این عملیات به طور گسترده به عنوان چالشی برای اقتدار اردوغان دانسته شده که مدعی طرفداری از تجارت و ریشه کنی فساد است. اردوغان در سخنرانیهای اخیر خود برخی کشورها را متهم به دخالت در امور داخلی ترکیه کرده و تلویحاً آمریکا را عامل این سناریوسازی علیه دولت خواند. موضوعی که سفیر آمریکا را به واکنش واداشته و وی مدعی شد که در تحولات ترکیه هیچ دخالتی نداشته است.ناظران سیاسی ترکیه معتقدند که این حملات پلیس ریشه در تنشهای نهفته بین دولت اردوغان و فتح الله گولن، روحانی با نفوذ مسلمان مقیم آمریکا در آستانه انتخابات سال آینده دارد.
اما فتح الله گولن کیست؟
دانشنامه ویکی پدیا «محمد فتح الله گولن» را واعظ، نویسنده و مدرس علوم اخلاقی و الهیات اهل ترکیه خوانده که در تبعیدی خودخواسته در پنسیلوانیای آمریکا زندگی میکند. گولن در طول عمر خود مشغول تدریس نسخهای پیشرفته از اسلام با عنوان «اسلام آناتولیایی» که مبتنی بر آموزههای یک عالم اسلامی به نام «سعید نورسی» بوده است. در تفکر گولن که عمیقاً معتقد به مدارا و تسامح است؛ هرگونه تروریسم شدیداً محکوم است و او معتقد به گفتوگوی بین ادیان الهی و پیروان کتابهای آسمانی است و خود او برای چنین گفتمانهایی با واتیکان و برخی مراکز مذهبی یهودی بارها پیشقدم شده است.
جنبش گولن
گولن با تمکن مالی شخصی اقدام به راه اندازی سرویسی برای «خدمت عمومی و آموزشی به همه مردم» از دهه 70 میلادی کرده است که افراد بسیاری برای برای خدمت در این سرویس به تدریج جذب شدهاند و در طی سالها با کمک مالی و پشتیبانی خود بنیادی عظیم برای این تشکل فراهم کردند. امروزه این مجموعه بسیار بزرگ که به «جنبش گولن» معروف است، با همکاری افراد بسیار زیادی از مسلمانان دنیا - عمدتاً ترکیهای- اداره میشود. گمانه زنی در مورد تعداد افراد حاضر در این بنیاد بزرگ متفاوت است، اما چند صد هزار تا 4 میلیون نفر به عنوان همکاران این پروژه بزرگ بینالمللی ذکر شده است. افراد همکار در این بنیاد عمدتاً دانش آموزان، معلمان، تجار، روزنامه نگاران و افراد تحصیل کرده در زمینههای مختلف هستند.
آموزش
جنبش گولن شامل مدارس، دانشگاهها، موسسههای حرفهای و کاری و حتی ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی است. در نگاه جهانی، جنبش گولن بیشتر در امر آموزش فعال است. در سال 2009 مجله معروف نیوز ویک گزارش داد که افراد جنبش، مدارس بسیاری را در نقاط مختلف دنیا اداره میکنند که بیش از 2میلیون دانش آموز را تربیت کرده که بسیاری از آنها از بورس کامل تحصیلی از سوی بنیاد گولن برخوردار بودند. تعداد مدارس گولن در داخل ترکیه 300 مدرسه و در کل دنیا بیش از 1000 مدرسه تخمین زده میشود که در کشورهای مختلف در پنج قاره گسترده شده اند و به صورت منعطف و ارگانیک با موسس مجموعه، فتح الله گولن در ارتباط هستند. همه مدارس گولن در تمام نقاط دنیا آموزش به زبان انگلیسی دارند و یکی از مشخصههای فارغ التحصیلان این مدارس تسلط کامل به زبان انگلیسی است.
اسلام مورد نظر فتح الله گولن
منابع آگاه در ترکیه خبر میدهند که برخی از اعضای حزب عدالت و توسعه متعلق به جریان «فتح الله گولن» هستند و گولن، شخصیتی است که داعیه «اسلام میانه» را دارد. بهتر است توصیف این «اسلام میانه» را از گزارش موسسه آمریکایی رند (RAND) بخوانیم تا موضوع روشنتر شود. این موسسه در گزارش سال 2007 خود درباره مسلمانان میانه رو مینویسد: این مسلمانان حامی دموکراسی، شایسته حمایت آمریکا هستند. حمایت از دموکراسی نیز به معنای مخالفت با مفهوم دولت اسلامی است. باید دید چه کسانی خواهان اجرای قانون شریعت هستند. تفاسیر محافظه کارانه از شریعت با دموکراسی و حقوق بشر پذیرفته شده از سوی جامعه بینالمللی سازگاری ندارد. در نبرد ضداسلام رادیکال، مسلمان میانه رو، لیبرال و سکولار با ارزشهای منطبق با ارزشهای جهانی که اساس تمامی جوامع لیبرال و مدرن هستند، شرکای بالقوه غرب خواهند بود. بنابراین، حذف «شریعت» و «دولت» ویژگی این رقم مسلمانان است و فتح الله گولن، سکولار ترک نه تنها از سوی موسسه آمریکایی «رند» مسلمان میانه رو تشخیص داده شده، بلکه برای غرب امتیازات دیگری نیز دارد: براساس گزارش همین موسسه وی «مخالف اجرای قانون اساسی»، «منتقد» حکومت ایران و «شریک» دولت آمریکاست. به نظر میرسد که فتح الله گولن که زمانی تلاش کرد تا حزب عدالت و توسعه به قدرت برسد در ادامه از راه در پیش گرفته شده از سوی دولت اردوغان در اصلاحات سیاسی و اجتماعی که منجر به پررنگتر شدن اسلام در زندگی اجتماعی این کشور شده چندان رضایت نداشته و قصد به چالش کشیدن دولت برای عقب نشینی از مواضع خود یا استعفای نخست وزیر را دارد. موضوعی که با نفوذ عمیق گولن در سیستم قضائی و پلیس این کشور چالشی بزرگ را برای اردوغان و سیاستهای وی به همراه داشته و خواهد داشت، نباید فراموش کرد که گولن در راستای سیاستی کلانتر از سطح ترکیه حرکت میکند که عبارت است از مقابله با اسلام سیاسی شیعی که از جمهوری اسلامی ایران منشا گرفته و اسلام تندرو سلفی که از سوی عربستان سعودی در منطقه دنبال میشود
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 92 دی 18 ساعت ساعت 11:15 عصر
نگاه متفاوت سه جزیان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
در یک نگاه کلان، سه قرائت از اسلام در بین مسلمانها و بین جریان های سیاسی در ایران بعد از انقلاب وجود دارد که عبارتند از:
1)-قرائت سکولاریستها مسلمان که البته در دنیای اسلام طرفدارانی دارد.و در جمهوری اسلامی به جریان تندرو و سکولار اصلاح طلبها نزدیک هستند
2)- طرفداران مدرنیتهی اسلامی؛ که کسانی هستند که تجدد، یا لااقل وجههایی از تجدد را قبول دارند، اما آن را فاقد یک اخلاق و معنویت قابل قبول میدانند و میخواهند ترکیبی از معنویت و اخلاق اسلامی با دستآوردهای تجدد بسازند. ایدهآلی که این گروه برای دنیای اسلام ارائه میدهد ایجاد یک ژاپن اسلامی است که پیشرفت و توسعهی ژاپن را توأم با اخلاق و معنویت اسلامی داشته باشد.
3)- طرفداران تمدن اسلامی که معتقد به مدنیتی متمایز با جریان تجددند و مدعی هستند که اسلام میتواند تمدن جدیدی را مبتنی بر فرهنگ، معنویت، اخلاق و ایدئولوژی اسلام بنا گذارد. امام رضوانالله تعالیعلیه و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، پرچمدار این تفکر هستند.
موضوع |
سکولاریست های مسلمان |
طرفداران مدرنیته اسلامی(اعتدالگرایان) |
طرفداران تمدن اسلامی (اصول گرایان) |
نگاه به اسلام |
اسلام یک دین معنوی حداقلی مربوط به حوزه ی حیات فردی و زندگی شخصی است |
اسلام را دین سیاسی می دانند اسلام در حوزه ی حیات اجتماعی سخن دارد ( اما حداقلی ) |
نگاه آنها به اسلام یک نگاه حداکثری است. تحقق اسلام را نه فقط به جریان شریعت بلکه به تحقق خلافت الهی می دانند. |
نگاه به غرب |
نگاه کاملآ مثبت به غرب دارند |
غرب را یکپارچه مثبت نمی دانند باید اخلاق غرب را از تکنولوژی آن جدا کرد ) ژاپن اسلامی(توسعه غربی+ فرهنگ اسلامی |
کلیت جریان غرب را منفی می دانند. نکات مثبت در غرب است ولی جهت کلی این تمدن باطل است. |
نگاه به انقلاب اسلامی |
یک حرکت ملی عدالت خواهانه است اگر حرکتی از پادشاهی به دمکراتیک باشد خوب است. |
انقلاب اسلامی فراتر از یک انقلاب ملی است می خواهد در دنیا موازنه را به نفع اسلام تغییر دهد اما با تعامل با غرب. |
نگاه فریفتگی به غرب ندارد و فریفتگی را عامل استعمار مدرن می داند. انقلاب اسلامی تنها یک انقلاب ضد استبدادی ویا ضد استعماری نیست بلکه یک انقلاب حقیقتا معنوی و اسلامی است. |
نگاه به دشمن |
غرب اصلآ دشمن ما نیست. تمدن غرب یک تمدن بشری جهانی است. |
باید با غرب تعامل کرد نه دشمنی اخلاق و معنویت بدهیم تکنولوژی بگیریم. |
نگاه منفی به قدرت های بزرگ دارند و همه را استکباری و مخالف اسلام می دانند. |
نگاه به سا خت ایران |
به مآموریت برای وطنم اعتقاد دارند مدرن سازی با حذف اسلام انقلابی. |
د رتعامل با غرب ایرانی آباد و مذهبی می سازیم از نوع ژاپن اسلامی( تعامل,گفت و گو, مذاکره, کوتاه آمدن = امنیت ملی |
ایران را به پایگاه تحول تمدنی تبدیل کنید یک کشور نمونه متمدن مذهبی بسازیم . |
نگاه به مآموریت جهانی |
ما چه مآموریت جهانی داریم؟ در مقابل توسعه و پیشرفت غرب چه می توانیم بکنیم؟ |
یکی از اقمار جامعه ی جهانی بشویم و تعامل کنیم |
-ایجاد دولت اسلامی در ایران ایجاد بیداری اسلامی در جهان اسلام ایجاد بیداری معنوی در سراسر جهان =ایجاد تمدن توحیدی در جهان |
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در دوشنبه 92 دی 16 ساعت ساعت 10:55 عصر
پروژه یوژنیکس
سران سازمان های مخفی یعنی انگلیس و آمریکا با مدیریت رژیم صهیونستی از همه حیله ها برای این منظور بهره جستند. آنها با طرح "پروژه یوژنیکس" یا همان "علم بهنژادی"، همه تلاش خود را مصروف عقیم سازی مردم جهان، ممانعت از تولد و کنترل زاد و ولد کردند و با همه قوا این پروژه را بر کشورهای شرقی و مذهبی تحمیل نمودند.از آقای محمد جواد ولایتی که این متن را برایم ارسال کردند صمیمانه تشکر میکنم
"ادوارد سعید"، محقق معروف فلسطینی الاصل که در مجامع دانشگاهی آمریکایی صاحب نام و کرسی است، اعتقاد دارد "غرب همواره به شرق اسلامی با کینه و ترس برخورد کرده است. برای این کینه و ترس، دلایل مختلف و فراوان روان شناختی و مذهبی می توان ذکر کرد؛ اما همه دشمنی غرب، به نگاه آنها به چالش های آخر الزمانی بر می گردد
کشتار خاموش ساکنان زمین
موضوع "کشتار خاموش" ساکنان زمین و به حداقل رساندن این جمعیت و غلبه دادن جماعتی خاص بر عموم مردم، جزء برنامه های دائمی سران مخفی و موسسان حکومت جهانی بوده است. تباه شدن حرث و نسل، آلودگی آب و نان، تحمیل غذا و داروی رنگین، اما در کنار بسیاری از ترفندها، عمر عمومی ساکنان زمین را به 50% عمر طبیعی کاهش داده است. سران سازمان های مخفی یعنی انگلیس و آمریکا با مدیریت رژیم صهیونستی از همه حیله ها برای این منظور بهره جستند. آنها با طرح "پروژه یوژنیکس" یا همان "علم به نژادی"، همه تلاش خود را مصروف عقیم سازی مردم جهان، ممانعت از تولد و کنترل زاد و ولد کردند و با همه قوا این پروژه را بر کشورهای شرقی و مذهبی تحمیل نمودند. مهندسی ژنتیک، علم جدیدی است که با دست کاری در اساس طبیعت، موجودات گیاهی و حیوانی و دخل و تصرف در ژن ها و حتی وارد ساختن ژن های سایر موجودات در دانه های زراعی به تولید محصولات جدید مبادرت می ورزد محصولاتی که در صورت و شکل ظاهری مشابهتی کامل با محصول اصلی دارند اما با حمل مولکول های جدید در خود، پیامدهای غیر منتظره و مطالعه نشده ای را خواهند داشت که یکی از پیامدهای جدی و خطرناک آن عقیم کردن زنان و مردان، سرطانی کردن سلول ها و نیز ایجاد اختلالات شدید روحی و روانی در افراد است.
بنیانگذاران صهیونیستی پروژه یوژنیکس یا همان دروغ بزرگ انقلاب سبز
بنیادهای صهیونیستی "راکفلر"، "بیل گیتس"، بنیانگذار "مایکروسافت" و چند شرکت فرا ملیتی در زمره سرمایه گذاران اصلی این پروژه شیطانی اند. آنها این پروژه را در دهه 1970 میلادی با عنوان و به بهانه انقلاب سبز برای تغییر ژنتیکی بذرها و تخم های گیاهی آغاز کرده اند
خزانه و انبار بذرها و تخم های قیامت
یکی از اهداف "پروژه یوژنیکس"، جمع آوری کلیه گونه های مختلف بذر و دانه خوراکی مورد نیاز کشاورزان همچون گندم، برنج و ذرت و نگهداری انحصاری و منجمد شده این دانه های بومی در دپوی تخم و بذر، در نزدیکی "روستای لانگربین" واقع در جزیرة "اسپیدس برگن" و در داخل یک کوه است برنامه ریزی شده است تا در "خزانه و انبار بذرها و تخم های قیامت" 3میلیون تخم و بذر نباتی و گیاهی ذخیره گردد. این انبار از ساختار فنی ویژهای، از جمله دیوارهای مسلّح به فولاد به ضخامت یک متر، دربهای فولادی و سیستم کنترل بسیار پیشرفته برخوردار است. بذرها و دانههای موجود در این انبار برای حفظ و به دور نگه داشتن از رطوبت در ظرفهای ویژهای نگهداری میشوند. برای ساخت "انبار بذرها و تخم های قیامت" بالغ بر 123 میلیارد دلار هزینه شده است و ریاست این انبار بر عهده شخصی کانادایی به نام "مارگاریت کتلی کارسون" است وی رئیس سابق "شورای جمعیت "آقای راکفلر یهودی بوده است و این شورا نیز با هدف کاهش جمعیت کشورهای در حال توسعه و عقیم کردن مردم آن کشورها تاسیس شده است. بعد از دپوی دانه های بومی در" انبار قیامت" بذرهای دست کاری شده ژنتیکی و محصولات غذایی ای که تغییر ژنتیکی پیدا کرده اند در بین کشاورزان و مردم مستضعف توزیع می گردد و بدین ترتیب کشاورزان ناگزیر به خرید بذری می شوند که تنها برای یک بار قدرت زایش دارند و بنابراین هر ساله کشاورزان در هنگام کشت، ناگزیر به خرید دانه های بذر جدید می شوند و با این برنامه ریزی، مواد گیاهی و حیوانی دست کاری شده هر ساله با ساختارهای جدیدتر و البته خطرناک تر در سبد غذایی مردم قرار می گیرد. شرکت بیوتکنولوژیکی "Epicyte " اعلام کرد "به روش مهندسی ژنتیکی، ذرتی را تولید نموده است که کشنده اسپرم و عقیم کننده مردان می باشد." وزارت کشاورزی آمریکا، حامی تولید ذرت عقیم کننده بود. حکومت فدرال «ایالات متحده آمریکا» از سال 2001 تا 2004 میلادی در ارتباط با مطالعات تحقیقات مربوط به جنگ های بیولوژیکی 5/14 میلیارد دلار هزینه کرده است. در "پروژه یوژنیکس" یا همان علم به نژادی؛ پروژهها و برنامههای متنوعی به کار گرفته شده است، از جمله «عقیم و نازا کردن» زنانی که عموماً در سنین باروری قرار دارند، «مقطوعالنسل کردن» مردان، به اجرا گذاردن برنامههایی از قبیل «تنظیم خانواده» و شعارهایی مثل: جمعیّت کمتر و زندگی بهتر(!)، عمومی و اجباری کردن کشت بذرها و دانههای تغییر ژنتیک داده شده (GMO) که دارای اثرات مخرّب و مرگآوری بر محیط زیست و سلامتی و حیات انسان است، مثل پروژههای تولید «ذرّت عقیم کننده» و «برنج سرطانزا» به عنوان دستآورد مهندسی ژنتیک، دستکاری ژنتیکی DNA حیوانات و تغییر ماهیّت طبیعی آنها و در نتیجه «بیماریزا نمودن گوشت و محصولات لبنی و گوشتی» حاصل از آنها که حامل بسیاری از بیماریهای کشنده و مرگ آفرین، «مثل سرطان پروستات» در مردان و «سرطان سینه» در زنان، به عنوان حاصل اینگونه اقدامات ژنتیکی اعلام شده است، تولید داروهای مرگ آفرین، یا تعبیه نمودن مواد عقیمکننده در داروها، تولید و فروش بیماریها! و… همه و همه نقشه های شومی است که امریکا و رژیم صهیونیستی در سر می پروراند.
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 92 دی 10 ساعت ساعت 9:22 صبح
مبانی اختلاف دیدگاه در پرونده هسته ای در بین نیروهای انقلاب
از ابتدا در پرونده هسته ای در داخل کشور و نیروهای انقلاب دو دیدگاه وجود داشت که اختلاف این دو دیدگاه به نوع نگاه معرفت شناسی ومبانی نظری این دو تفکر باز میگردد تیمی که الان در کشور دولت را در دست دارد و به نظر اینجانب به جمهوری اسلامی هم دلبستگی دارد نگاهش به تهدیدات حذف و تعدیل تهدید از طریق تعامل است اعتدال گرایان یا طرفدارن تفکر مدرنیته اسلامی معتقدند ما نباید در سیاست خارجی به دنبال ایجاد تهدید باشیم. نظام بین الملل و استکبار قدرتمند است ما هر چه قدرتنمد بشویم باز هم عقب هستیم لذا بی دلیل داریم با پرونده هایی چون حزب الله ،هسته ای ،حقوق بشر یا موضوع سلمان رشدی برای نظام هزینه می تراشیم باید با نظام بین الملل تعامل کرده و وارد پیمان های امنیتی منطقه ای بشویم سیاست خارجی دولت جدید بزرگترین آزمون برای این تفکر است تا درستی خود را به اثبات برساند این نگرش یکبار در دولت اصلاحات شکست خورد اما بار دیگر میخواهد خود را بیازماید انتخابات ریاست جمهوری تابستان گذشته به پیروزی این تفکر انجامید .فعلا محاسبه اکثریت مردم بر اساس نتیجه این انتخابات بر رفع تحریمها به کمک تعامل درسیاست خارجی شکل گرفته است بی تردید مقام معظم رهبری هم بر اساس اصل مردم سالاری دینی اجازه داده است تا این محاسبه ملت ایران به بوته آزمایش گذاشته شود .هر چند نویسنده این سطور خود اطمینانی به این روش ندارد و آن را موفقیت آمیز نمی داند و راه کسب منافع ملت ایران را نه در تعامل لجام گسیخته بلکه بر اصل خود یاری و مقابله با تهدید به کمک تهدید میداند .اینجانب معتقدم آمریکا و نظام سلطه جهانی پشت میز مزاکره به ما چیزی نخواهد داد آنچه به ما توان میدهد توکل به خدا و تکیه بر قدرت خودی و اصل خودیاری است و معتقدم در این نظام جنگل گونه باید قدرت داشت و برای همین است که شاعر میگوید برو قوی شو گر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پامال است . در ادامه این یاداشت برای آشنایی با اندیشه این دو تفکر در باب سیاست خارجی مروری بر گفتمان حاکم بر این دو جریان فکری داریم .
شاید بهترین و روشن ترین بیان در خصوص سیاست خارجی توسعه گرا و راهبرد کنترل تهدید را حجت الاسلام دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی بیان داشته اند جناب آقای دکتر روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوره اصلاحات بوده اند آن زمان در کنفرانس ملی «چشمانداز توسعه 20 ساله و الزامات سیاست خارجی توسعهگرا» سیاست خارجی اصول گرای جمهوری اسلامی ایران را مورد نقد قرار داد. ایشان با بررسی استراتژیهای حفظ محور، رشد محور و بسط محور ،به دلیل نیاز مبرم کشور به توسعه جامعه بر استراتژی رشد محور تأکید ورزیدند و در همین جهت سؤالات زیر را مطرح کردند:
1. آیا ما به دنبال تعامل با دنیا هستیم یا تقابل؟
2. ما به دنبال ابهام هستیم یا شفافیت؟
3. آیا دنیا میخواهد هر روز از ما بترسد یا جاذبه دارتر باشیم؟
4. آیا نحوهی رفتار ما با دنیا میخواهد به نحوی باشد که دنیا احساس کند ما برای نوعی انعطاف و چانهزنی در مسایل آمادگی داریم یا نه؟
5. آیا ما میخواهیم فضای جمهوری اسلامی ایران در دنیا فضای امنیتی باشد یا فضای غیر امنیتی؟
ایشان در ادامه ابراز داشتند « ما به سیاست خارجی خوب نیاز داریم. سیاست خارجی یعنی حرفهایی بزنیم که تکبیر آفرین باشد، نیست. سیاست خارجی درشتگویی وحرفهای گنده زدن نیست اینها سیاست خارجی را درست نمیکند. سیاست خارجی یعنی راه و روش سلوک با دنیا که نتیجه آن تهدیدی را کم یا منفعتی را جذب کند...... دنیا هنجارها ، قواعد، عرف بینالمللی دارد ما به یک راه بینابینی نیاز داریم. هنوز میگوییم تسلیم نشویم چکار کنیم؟ بایستیم و به دنیا بفهمانیم به این محکمی که نمیشود به دنیا فهماند باید با منطق، استدلال و آرام آرام به دنیا بفهمانیم..» با دشمن چگونه باید رفتار کرد؟ پیامبر با کفار معاهده امضاء کرد باید شرایط و اهدافمان را هم ببینیم و مورد نظر قرار دهیم باید دنبال سیاست خارجی باشیم که تعامل سازنده داشته باشیم.»
در واقع این گفتمان دال سیاست خارجی اندیشه توسعه گراست که نخبگان فکری زیادی در دانشگاه از آن حمایت میکردند از جمله آقای دکتر محمود سریع القلم از اساتید برجسته عقل گراو مشاور فعلی مقام محترم ریاست جمهوری در مقدمه کتاب "آینده قدرت "نوشته جوزف نای به نحوی همین خط فکری را پی میگیرد و مینویسد:
"دنگ شائوپینگ رهبرچین در دهه 1980 عبارتی را مطرح کرد که به قطب نمای سیاسی و فرهنگی چین مبدل شد او گفت:ما برای افزایش قدرت چین به نیم قرن صلح با جهان نیاز داریم .این عبارت بی تردید اوج سیاستمداری است به محض اینکه یک کشور در پی دفاع از سیاست های خود باشد در سراشیبی ضعف افتاده است در سه دهه گذشته چین با اعتماد به نفسی چشمگیر ،استراتژی ملی خود را دنبال کرده است چین و سیاست مداران فهیم و سیاست فهم و قدرت فهم آن توانسته اند با احترام و منطق جایگاه ویژه ای در سطح جهان کسب کنند .(سریع القلم،محمود،قدرت نرم و سیاست ورزی مدرن،ماهنامه مهرنامه،شماره 22،خرداد 1391ص225).
در مقابل اندیشه توسعه گرا تفکر نوگرایان دینی است که معتقدند به هیج عنوان نمیتوان به نظام سلطه اعتماد کرد لذا به دنبال مقابله با تهدید با اتکا بر مردم ،قدرت و خدای متعال هستند آنها حزب الله را نه منبع تهدید بلکه سنگر کمین انقلاب اسلامی در جنگ نظامی میدانند . نوگرایان یا همان اصولگرایان معتقدند با مقاومت و اتکا به خدا و مردم میتوان امنیت و منافع جمهوری اسلامی را تامین کرد نه با لبخند به غرب و این تفاوت دیدگاه اکنون در پرونده هسته ای کاملا روشن است گروهی پرونده هسته ای را دردسر بی جهت و گروه دیگر منبع قدرت جمهوری اسلامی ایران میداند. حالا ببینیم خداوند متعال چه میفرماید:
بر اساس اصل قاعدهی نفی سبیل که بر آمده از آیهی 141 سوره نساء و حدیث اعتلا است خداوند هیچ راهی را برای تسلط کافران بر مؤمنان قرار نداده است. خداوند در آیه 89 سوری نساء میفرمایند:
«آنان دوست دارند که شما هم مانند آنها کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید بنابراین از آنها دوستانی انتخاب میکنید؟»
از آنجا که کافران برای اعمال ظالمانه خود به دنبال شریک میگردند سعی دارند یا مؤمنان را همراه خود سازند یاآنها را به زور به زیر سلطه خود در آورند اما خداوند در آیه ی 144 سورهی نساء به مؤمنان هشدار میدهد:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید کافران را به جای مؤمنان ولی و تکیهگاه خود قرار ندهید. آیا می خواهید (با این عمل) دلیل آشکار بر ضرر خود در پیشگاه خداوند قرار دهید؟ لذا مسلمانان باید از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانهی نفاق است بپرهیزند».
در همین زمینه میتوان به آیه 149 ـ 118 و 119 آل عمران، 51 سوره مائده هم مراجعه کرد.
خداوند در همین زمینه در آیههای 137 و 138 سوره نساء میفرماید:
«به منافقان خبر ده که عذابی دردناک خواهند داشت همان کسانی که غیر از مؤمنان کافران را دوستان خود میگیرند ؛ آیا سربلندی را نزد آنان میجویند؟ (این خیال خامی است) چرا که عزت همه از آن خداست»
بر اساس آیات و روایات که سیاست خارجی خوب برهمان پایه استوار است نباید دوستی ، ارتباط و مودت با بیگانگان موجب استیلای بیگانگان و اطلاع آنها از اسرار مؤمنین گردد لذا دوستی یک جانبه، دنبالهروی از بیگانگان خود باختگی، ولایت بیگانگان و احساس پشتگرمی و اطمینان به آنها نهیگردیده است.
به زعم اینجانب یک سیاست خارجی خوب نمیتواند جهت توسعه و پیشرفت به نظام ظالمانه جهانی دل ببندد زیرا اولاً سابقه نشان میدهد هر چه اردوگاه حق کوتاه بیاید و تسلیم شود. ارودگاه باطل جلوتر آمده و فشار خود را چند برابر میکند تا آنجا که بتواند از تضعیف و تحقیر مؤمنان کوتاهی نمیورزد . ثانیا علاوه بر تجربه عینی، عقل الهی در آیات 118 و 119 آل عمران به مومنان هشار داده است:
اگر از اردوگاه کفر اطاعت کنیم ما را به عقب باز میگردانند. لذا یک سیاست خارجی خوب ایستادگی ، مقاومت بر اساس عزت حکمت و مصلحت است. تسلیم نه عزت است نه حکمت و نه مصلحت.
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در جمعه 92 آذر 29 ساعت ساعت 7:6 عصر
ماجرای آزاد کردن یک شرور به دستور رهبر انقلاب!
حافظان امنیت کشور، همواره درصدند تا تروریست ها و اشرار عامل ناامنی را در چنگال قانون گرفتار کنند. چندین سال پیش یکی از این اشرار توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر می شود. اما پس از دستگیری و اطلاع یافتن رهبر معظم انقلاب از ماجرا، ایشان دستور به آزادی این شرور می دهند. یکی از سرداران بزرگ سپاه در بیان جزئیات این واقعه می گوید:
سالها به دنبال یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان بودیم. این شرور هم در مسأله قاچاق مواد مخدر فعالیت زیادی داشت و هم تعداد زیادی از پاسداران را به شهادت رسانده بود. بالاخره توانستیم با روشهای پیچیده اطلاعاتی او را به منطقه ی خاصی برای مذاکره دعوت کنیم. پس از ورود او و همراهانش به آنجا دستگیرشان کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که می توانست حکم قضایی اش مثلا پنجاه بار اعدام باشد. در جلسه ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، این مسأله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ما وقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم.
رهبر معظم انقلاب بلافاصله فرمودند:«همین الآن بگویید آزادش کنند»!!!
من بدون چون و چرا زنگ زدم و بلافاصله با تعجب بسیار زیاد پرسیدم: آقا! چرا؟ من اصلا متوجه نمی شوم که چرا باید این کار را می کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟
رهبری گفتند:«مگر نمی گویی دعوتش کردیم؟»
دستور اسلام است که اگر از کسی دعوت می کنی و مهمان توست، حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار دهی.
من بعد از این جمله خشکم زد و البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» چندی بعد ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 92 آذر 19 ساعت ساعت 5:50 عصر
اهداف پیدا و پنهان آمریکا از توافقنامه ژنو3
نخبگان سیاسی و فکری درون جمهوری اسلامی ایران و در خارج از کشور در رابطه با نتایج توافقنامه ژنو 3 دارای دیدگاههایی گاهی کاملا متضاد میباشند گروهی توافقنامه ژنو را فتح الفتوح نامیده و گروه دیگر نتایج آن را برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران اسفناک قلمداد مینمایند گذشته از بازی های کودکانه سیاسی و حزبی در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سوالات هستیم:
1-مشکل اصلی ایران و آمریکا در پرونده هسته ای چیست؟
2-چه اهداف پیدا و پنهانی آمریکا از توافقنامه ژنو دنبال میکند؟
1)-مشکل اصلی
سه اصل مهم در روابط بین الملل وجود دارد :
الف:کشوری که دارای سلاح هسته ای است مورد حمله نظامی قرار نمیگیرد
ب): کشوری که دارای سلاح هسته ای نمیباشد قدرت بازدارندگی در مقابل عملیات نظامی را ندارد
ج: کشوری که در آستانه ساخت بمب اتم است هم دارای بازدارندگی بوده و قدرتهای بزرگ اقدام نظامی بر علیه آن کشور را از دستور کار خارج میسازند
از نظر فنی کشوری که میخواهد بمب اتم بسازد باید سه مرحله را طی کند:
الف:بتواند 25 کیلو گرم اورانیوم 90 درصد یا 5 کیلو گرم پلوتینیوم 238 تولید کند
ب: بتواند مواد تولید شده را به صورت بمب قابل انفجار در بیاورد
ج: بتواند بمب را آنقدر کوچک کند که قابل حمل توسط موشک یا هواپیما باشد.
به زعم سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن 196 کیلو گرم اورانیوم 20 درصد ،بیش از بیست هزار دستگاه سانتریفیوژ و هزاران کیلو اورانیوم 3 تا 5 درصد تنها وتنها طی7 هفته میتواند مواد لازم برای ساخت بمب اتم را فراهم نماید به نحوی که در طی این زمان نه آژانس بفهمد و نه سرویس های اطلاعاتی غرب توان رصد آن را داشته باشند. از آن به بعد ایران میتواند مواد تولید شده را وارد مراحل ساخت بمب اتم کند که بعد از تولید مواد نمیتوان به دلیل محرمانه بودن مراحل دیگر متوجه ساخت بمب اتم شد تنها جایی که میتوان جلوی این پروسه را گرفت همان تولید مواد است . به زعم نظام سلطه جهانی در شرایط فعلی ایران توان فرار هسته ای (همان تولید 25 کیلو اورانیوم )را ظرف 7 هفته را دارد وباید جلوی این فرار را گرفت و باید این زمان را آنقدر طولانی کرد که ایران نتواند فرار هسته ای نماید و این مشکل اصلی آمریکا با ایران در پرونده هسته ای است در حالی که جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که ساخت بمب اتم حرام است و دنبال آن نیست ولی ظاهرا غرب میخواهد به این بهانه حق غنی سازی را از ایران بگیرد موافقتنامه ژنو اگر هیج امتیازی نداشته باشد این حقیقت راثابت میکند که ایران دنبال بمب نیست
2)-اهداف پیدا و پنهان آمریکا
هدف روشن آمریکا از توافقنامه ژنو 3 این است که ایران را از مرحله فرار هسته ای هرچه بیشتر دور کند و به همین جهت از توافقنامه ژنو سه هدف راپیگیری میکند
الف)- برنامه هسته ای ایران را متوقف سازد
ب)-برنامه هسته ای ایران را به عقب برگرداند
ج)- برنامه هسته ای ایران را در حد آزمایشگاهی تقلیل دهد ودر نهایت کل تاسیسات هسته ای ایران را برچیند
دو هدف اول آشکار و هدف سوم در آن نهفته است .اکسید نصف مواد 20درصد ایران و تقلیل نصف دیگر به اورانیوم 5 درصد،تعیین سقف ده هزار کیلو برای اورانیوم 5 درصد،تقلیل فعالیت های نطنز و فردو ،عدم حمل آب سنگین به تاسیسات اراک،تعطیلی هر نوع فعالیت باز فراوری،ساخت تاسیسات و سوخت گذاری در راکتور اراک در راستای اهداف اول و دوم است از همه بدتر جمهوری اسلامی باید ظرف سه ماه کلیه اطلاعات در مورد معادن ،شرکت نورد اورانیوم،دوربین های آفلاین،کارگاه های مونتاژ را به آژانس ارایه داده و توصیف و شرح کاملی از ساختمان هر یک از سایت های هسته ای و شرح کاملی از گستره عملیات های هر یک از تاسیسات که به طور خاص به فعالیت های هسته ای مشغول هستند ارایه نماید. در واقع با این اطلاعات فعالیت تمام ساختمانها که درون آن چه کاری انجام میشود،اطلاعات مربوط به تمام کارگاهها ،افراد و همه و همه در اختیار سرویس اطلاعاتی نظام سلطه قرار خواهد گرفت که از طریق عادی توان دسترسی به آن را نداشتند .در عوض غرب اجازه خواهد داد نهایتا با هزار اما و اگر مبلغ 20 میلیارد دلار وارد ایران شود که به تقویت جریان میانه رو در ایران خواهد انجامید
از همین الان مشخص است که غرب حق غنی سازی ایران را به طور کامل نخواهد پذیرفت . در همین رابطه میتوان به این سند و مصاحبه خانم شرمن در مصاحبه با شبکه پی بی اس اشاره کرد که گفت:
"آمریکا احتمالاً در توافق نهایی و جامع با ایران در خصوص برنامه هستهای این کشور، به تهران اعمال فشار میآورد تا با از بین بردن بخشی از رأکتور آب سنگین اراک موافقت کند. وی تصریح کرد: توافق جامع شامل از بین بردن بخش زیادی از زیر ساخت آنها میشود زیرا، به صراحت بگویم، ما مطمئن نیستیم که شما (ایران) به رأکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک برای اهداف صلحآمیز نیاز داشته باشید."
معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی درباره برنامه غنیسازی ایران در توافق کنونی گفت:" این توافق آنرا (غنیسازی) را در گام اول متوقف نمیکند زیرا فقط یک تعلیق است اما تمامی غنیسازی بالای 5 درصد را متوقف میکند و این بسیار مهم است زیرا هرچه میزان غنیسازی را بالاتر ببرید، سریعتر به اورانیوم در سطح تسلیحات دست پیدا میکنید بنابراین ایران نمیتواند بالای 5 درصد حتی در گام اول، غنیسازی کند اما این واقعیت بر جای خود باقی میماند که ما در این توافقنامه گفتیم که وقتی به یک توافق جامع برسیم میتوانیم برنامه محدود و بسیار کم غنیسازی را برای ایران بررسی کنیم در صورتیکه ایران به آن نیاز عملی و واقعی داشته باشد و همچنین با نظارت کامل و بازرسی ناخوانده موافقت کند."
این سخنان نشان دهنده هدف سوم غرب از موافقتنامه ژنو است . در واقع میتوان گفت موافقت نامه ژنو نه یک مزیت و نیاز هسته ای یا امنیتی بلکه بر اساس یک نیاز اجتماعی صورت گرفته است
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در پنج شنبه 92 آذر 14 ساعت ساعت 2:36 عصر
دربــاره ی ما
کارشناس ارشد روابط بین الملل ،دانشجوی دکتری ومترجم زبان فرانسه
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
پیونــدهای روزانه
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات