بهائیت چیست و چه عقاید و احکامی دارد؟
پاسخ :
وقتی در قرن 13 هجری قمری شخصی به
نام علی محمد شیرازی ادعای نیابت و باب امام زمان(ع) را کرد، با حمایت
مستقیم کشورهای سلطه طلب توانست بین مردم ایران اختلاف اندازد و بر پایه
همین حمایت ها بود که بعد ادعای مهدویت و سپس نبوت کرد و در آخر ادعا نمود
که او خدا است و خداوند در او ظهور کرده و دورة دین اسلام به پایان رسیده
است و در نهایت بر اثر واکنش علمای اسلام، در سال 1266 قمری در تبریز
اعدام گردید و بعد از او میرزا حسینعلی ملقب به بهاء الله ادعای جانشینی
او را کرد و گفت منم خدای عزیز که باب مژده آمدنم را داده بود و در کتاب
هایی که نازل کرد تنها مقداری از احکام باب را نسخ کرد و پس از او پسرش
عباس معروف به عبدالبها جانشین او شد.[1]در این نوشته قبل از بیان عقاید و احکام بهائیت اشاره ای خیلی کوتاه به حمایت های بیگانه گان از این فرقه می کنیم:
1. حمایت روسیه: سفارت روسیه از اول فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه
و بهائیه از رهبران این فرقه حمایت می کرد. به عنوان مثال دالگورکی سفیر
روسیه در تهران برای نجات بهاء الله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود
را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.
2. دولت انگلستان: بعد از انتقال رهبری بابیت و بهائیت به عراق و سپس
فلسطین، رهبران این فرقه خود را به تبعیت استعمار انگلیس در آوردند به
طوری که پس از پایان جنگ جهانی اول به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای
استعمار انگلیس انجام داده بود طی مراسمی لقب سِر(Sir) و بزرگترین نشان
خدمتگزاری، نایت هود(Knight Hood) را دریافت کرد.
3. آمریکا: در اثر حمایت های آمریکا، بهائیگری به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری آمریکا بعد از جنگ جهانی اول مبدّل شد.
4. پادشاه عثمانی: برای قدردانی از حمایت های عثمانی از بهائیت، عبدالبهاء لوحی برای او نازل کرده و از او تشکر نمود.
5. دولت غاصب اسرائیل: بهائیت از اول پیدایش خود با یهود همکاری داشت،
به طوری که دکتر احمد شلبی عقاید این فرقه را در کتاب مقارنة الادیان
الیهودیه می آورد که هیئت بین المللی حیفا در نامه ای به محفل روحانی ملی
بهائیان ایران در اول ژوئیه 1952 رابطه شوقی افندی رابا حکومت اسرائیل
اعلام داشت.[2]با توجه به مطالب فوق معلوم می شود که فرقه بهائیت از اول تأسیس تا
زمان حال همیشه وسیله ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت های
استعماری بوده است.
اما در مورد عقاید آنان باید گفت کتابهائی که البهاء الله یعنی میرزا
حسینعلی به گمان خودش نازل کرده و عقاید و احکامش را گفته است به عنوان
نمونه اشاره می کنیم:
1. الایقان 2. مجموعة الالواح 3 . الشیخ 4. اقدس 5. نبذة من تعالیم حضرت البهاء[3]عقاید بهائیت:
بیشتر عقاید بهائیت در محور بهاء الله است که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:
1. شناخت: اولین چیزی که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحی و
طلوع امرالله است، یعنی معرفت به میرزا حسینعلی بهاء الله که در اثر این
شناخت اعمال قبول می شود.
2. بهاء الله همان خداست و پس از او شوقی افندی خدا شد.
3. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن او قیامت نزدیک می شود.
4. اسماء، صفات و افعالی که برای خداوند تبارک و تعالی ذکر می شود
رموزی است برای اشخاصی که آنها مظهر الله هستند(یعنی خدا در آنها ظهور
کرده است) و گرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.
5. بهاء الله، احد و واحد است و شریکی در ملک برای او نیست، چرا که
خداوند در او ظهور کرده است و این ظهور برای شناخت بیشتر خداوند است که در
حجاب غیب از نظرها پوشیده است.
6. بهائیت از همه ادیان گذشته بهتر است، چرا که خداوند در بهاء الله
ظهور کرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء تمام می شوند و به مرحله کمال می
رسند.
7. دین اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و قرآن کریم هیچ گونه اعجازی ندارد و توسط باب نسخ شده است.
8. بهاء الله یک معجزه است، زیرا بدون اینکه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املاء نماید.
9. شریعت بهائی فقط پس از هزار سال قابل تغییر است یعنی خداوند تبارک
و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور کند و دین بهائیت را
نسخ کند، همچنانکه با ظهور خود در بهاء، دین اسلام را نسخ کرد.[4]احکام:
بهائیت برای خود احکامی را هم به گمان خویش نازل شده، دارند که به چند نمونه مهم اشاره می کنیم:
1. نماز: صبح و ظهر و شام 9 رکعت به صورت فرادی نماز می خوانند و قبله
شان شهر عکا است که قبر میرزا حسینعلی بهاء (خدایشان) در آنجاست. در
بهائیت نماز آیات نسخ شده و کسی که آب ندارد به جای وضو ، پنج بار می
گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.
2. روزه: بهائیت می گویند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس
روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز عید فطرشان می شود.
3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلی میرزا در بغداد در همه ایام به جای زیارت کعبه قرار داده شده است.
4. ازدواج: بیش از یک زن جایز نیست، ازدواج با زن پدر حرام ولی با بقیه محارم مانند مادر، خواهر و .... حلال است.
5. طهارت: همه اشیاء روی دنیا پاک است مانند: بول، غائط، منی، سگ و ... و این موهبت بهاء به بندگان اوست.
6. مراکز اجتماع: «حظیرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذکار» در نزدیک شیکاگوی آمریکا از مراکثر اجتماع بهائیت به شمار می آیند.
7. تربیت اولاد: درس و یاد دادن احکام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقیر باشد هزینه آن از بیت العدل داده می شود.
8. یک سوم از دیه کسی که کشته شده است حق بیت العدل بهائیت است نه صاحب دم.
9. زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل ریخته می شود.
10. مهمانی: هر ماه یکبار مهمانی بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالی.
11. بهداشت: هر هفته یک بار غسل و ناخن گرفتن واجب است.
12. عید: هر سال دو عید هست: که عبارت اند از روز بعثت باب(ادعای بابیت) و روز ولادت میرزا حسینعلی بهاء.
13. دفن اموات: مرده ها باید در بلور، سنگهای قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء، دفن شوند.
14. آداب و معاشرت: با ادیان دیگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوی خوش رحمان(بهاء الله) را بیابند.
15. ارث: سهم دختر و پسر مساوی است همچنان که بلوغ هر دو در 15 سالگی است.
16. اسباب منزل: هر نوزده سال یک بار، باید اثاثیه منزل تغییر یابد.[5]با توجه به حمایت های علنی استکبار و ادعاهای بی منطق بهائیت باید
بگوئیم بهائیت دین نیست بلکه نقشة استعماری است برای ضربه زدن به امت
اسلامی و غلبه بر کشورهای اسلامی. زیرا اگر مردم این مکتب را بپذیرند دیگر
مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر مفهوم خودش را از دست می
دهد و باید اشیای قیمتی را به حساب بهائیت در بیت العدل که به جای بیت
المال رایج در دین اسلام است بریزند تا استکبار با خیال راحت بر کشورهای
بزرگ اسلامی تسلط یابد و هیچ رقیبی هم نداشته باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین.
2. بهائیت در ایران، تهران، زاهد زاهدانی.
[1] . حسین طباطبائی، مصطفی، ماجرای باب و بهاء، تهران، روزنه، دوم، 1379 شمسی، ص 45.
رک: افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، تهران، مهرفام، دهم، 1381 شمسی، ص 271.
و: امین، شریف یحیی، فرهنگنامه فرقه های اسلامی، ترجمه: موحدی، محمد رضا، تهران، باز، اول، 1378 شمسی، ص 69، ص 84.
[2] . تاریخ جامع بهائیت، ص 271 و 298 و 323 و 563.
رک: ربانی گلپایگانی، علی؛ فرق و مذاهب کلامی، قم، امیر، اول، 1377 شمسی، ص 341.
و: شلبی، احمد، مقارنة الادیان الیهودیه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، سوم، 1973 میلادی، ص 336.
[3] . همان.
[4] . مقارنة الادیان(الیهودیه)، ص 331، ورک: تاریخ جامع بهائیت، ص 345.
[5] . فرق و مذاهب کلامی، ص 343.
رک: تاریخ جامع بهائیت، ص 345.
نظر
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 88 مهر 15
ساعت ساعت 9:15 عصر