la politique |
بر مزار مادرم
باز آمدم بپرسش حال تو ای امید
ای مادری که هر نفسم گفتگوی تست
باز آمدم که بوسه زنم برمزار تو
ای مادری که هر نفسم گفتگوی تست
***
باز آمدم که شکوه کنم از غم فراق
وز بانگ ناله، روح ترا با خبر کنم
مادر! غم تو همنفسم شد بجای تو
با این غم بزرگ ، چه خاکی بسر کنم؟
***
جان پسر فدای تو، ای مادر عزیز
کی دانی از فراق ، چها بر پسر گذشت؟
هر لحظه ای که در غم مرگت ز ره رسیده
با سوز آه آمد و با چشم تر گذشت
***
غمخانه است سینه ی من در فراق تو
آنکس که هست از غم من باخبر، خداست
آگه نبودم از غم بی مادری، ولی ـــ
مرگت پیام داد که: بی مادری بلاست
***
وقتی ز دست ما و نماند از برای ما
غیر از غمی ، شکسته ودلی، جان خسته ای
تو مرغ جاودان بهشتی شدی ولی ـــ
داند خدا که پشت پسر را شکسته ای
***
مادر! بخواب خوش ، که زیادم نمیروی
جانم فدای تو ، منزل مبارکت
مادر بخواب ، کعبه ی من خاک کوی تست
قربان خاک کوی تو ، منزل مبارکت.
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 89 خرداد 12 ساعت ساعت 5:0 عصر
دربــاره ی ما
کارشناس ارشد روابط بین الملل ،دانشجوی دکتری ومترجم زبان فرانسه
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
پیونــدهای روزانه
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات