la politique |
فوکویاما وکتاب جدیدش
فرانسیس فوکویاما در پی سقوط کمونیسم «پایان تاریخ» را اعلام کرد. اکنون همزمان با بحران سیاسی گسترده در خاورمیانه و اوجگیری قدرت چین وی بار دیگر نظرات خود را مطرح کرده است فرانسیس فوکویاما با انتشار کتاب اول خود به نام «پایان تاریخ» خود را به عنوان یکی از متفکران علوم سیاسی در جهان تثبیت کرد. کتاب جدید وی با عنوان «خاستگاههای نظام سیاسی» به زودی وارد بازار خواهد شد. او پس از دو دهه تحلیل روندهای تاریخساز در سیاست جهان، امروزه چه نگاهی به جهان دارد هفتهنامه آمریکایی نیوزویک در مطلب مفصلی به سوابق و دیدگاههای آقای فوکویاما در گذشته اشاره کرده و سپس از خلال یک مصاحبه جدید با وی دیدگاههای او را در مورد جهان امروزی جویا میشود فوکویاما پژوهش در رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل را از سال هزار ونهصد هفتاد و نه در مرکز پژوهشی «رند» آغاز کرد. در آن زمان ویبیست وهفت ساله بود و به تازگی تحصیلات خود در مقطع دکترا با رسالهای پژوهشی در مورد سیاست خارجی اتحاد شوروی را در دانشگاه هاروارد تمام کرده بود به دنبال اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی او برای ماموریتی پژوهشی به نواحی مرزی پاکستان و افغانستان سفر کرد و پس از بازگشت در گزارش خود به دولت آمریکا توصیه کرد که از مجاهدین افغان حمایت کند. به فاصله کوتاهی سیل کمکهای نظامی دولت رانلد ریگان به سوی پاکستان سرازیر شد. دولت هند هیچ گاه فرانسیس فوکویاما را به این خاطر نخواهد بخشید هفتهنامه نیوزویک پس از این مقدمه به زمان معاصر بازمیگردد و یادآوری میکند که فوکویاما در این مدت و به خصوص در سالهای اخیر از جناح راست و تندروی سیاست آمریکا معروف به «نو – محافظهکاران» فاصله گرفته است. برای مثال، او با موضع «نو – محافظهکاران» که تکیه بر قدرت نظامی آمریکا برای حل تمامی بحرانها را تجویز میکنند مخالف است و در مورد لیبی نیز در مجموع از سیاست باراک اوباما دفاع میکند فرانسیس فوکویاما میگوید که جناح راست و جمهوریخواهان آمریکا دیگر مثل دهه هزار و نهصد وهشتاد سیاستمداران سنجیده و عملگرایی مثل هنری کیسینجر یا جیمز بیکر ندارند. حزب جمهوریخواه امروزی محفلی ناکارآمد است و در زمینه سیاست خارجی بسیار تازهکار و بیتجربه. فوکویاما اخیرا پس از سالها اقامت در واشینگتن و فعالیت در مراکز پژوهشی و سیاستگذاری پایتخت به کالیفرنیا مهاجرت کرده و در دانشگاه استنفورد تدریس میکند. به نظر میرسد که او در محیط جدید خود بسیار راحت است و ترجیح میدهد که به دور از فضای گروهبندیهای سیاسی کار تحقیقاتی خود را ادامه دهد هفتهنامه نیوزویک یادآوری میکند که کتاب اول فوکویاما با عنوان «پایان تاریخ» این بحث را مطرح کرد که با زوال و ناپدید شدن کمونیسم دوران تاریخ معاصر که بر اساس تضاد بین دو اردوگاه تعریف میشد به پایان خود رسیده است. هر چند انقلابها و جنگ ادامه خواهند یافت، دموکراسی لیبرالی مدل غربی تنها مسیر حرکت جوامع خواهد بود. انتشار این کتاب در سال هزار و نهصد وهشتاد ونه و چاپ مجدد و فروش گسترده آن فرانسیس فوکویاما را به عنوان یکی از مطرحترین متفکران علوم سیاسی در جهان مطرح کرد کتاب جدید وی با عنوان «خاستگاههای نظام سیاسی» به زودی وارد بازار خواهد شد. در این کتاب فوکویاما در جستجوی آغاز تاریخ سیاسی است و روندهایی را دنبال میکند که جوامع بدوی و مناسبات خانوادگی و قبیلهای را به سیستمهای سازمانیافته سیاسی بدل کرد. فوکویاما میگوید مردم در دوران معاصر چنان به وجود نظم سیاسی خو گرفتهاند که فراموش میکنند خلق یک چنین نظامهایی در آغاز و در مسیر تاریخ تا چه حد دشوار بوده است به گفته وی، اولین نماد شکلگیری نظامهای سیاسی مربوط به دو قرن قبل از میلاد در چین و تحت رهبری سلسله «کین» است. در آن زمان بیش از ده هزار منطقه قبیلهنشین و خودمختار زیر پرچم و هدایت یک حکومت واحد گرد هم آمد. وی همین روند را در هند و سپس در دوران خلافت اسلامی دنبال میکند و میگوید: «شکلگیری خلافت و حکومت اسلامی زیر رهبری حضرت محمد(ص) پیامبر اسلام، واضحترین نمونه از اهمیت ایدههای سیاسی برای شکل دادن به یک حکومت واحد است در بخشهای بعدی این کتاب به قرون وسطی و حاکمیت کلیسای کاتولیک بر اروپا میپردازد و میگوید: «جدایی حکومت از دین در اروپا روندی پیوسته نبود، بلکه به شکل موردی یا دورهای در تاریخ اروپا روی داده است و نتیجه آن چیزی است که ما امروزه آن را حکومت قانون مینامیم کتاب جدید فوکویاما پیش از انقلاب کبیر فرانسه به پایان میرسد و حوادث تاریخی پس از آن در جلد دوم این کتاب بررسی خواهند شد. فوکویاما در ادامه مصاحبه خود با هفتهنامه نیوزویک در مورد تحولات کشورهای عربی میگوید که یکی از جالبترین نکات در این مورد این است که نشان داده شد اسلام لزوما با مسیر تحولات دموکراتیک که بخشهای دیگر جهان تجربه کردهاند تناقض بنیادی ندارد. ولی وی در عین حال هشدار میدهد که این جنبشها تازه در آغاز راهاند و مشکلات و بحرانهای بزرگتر از یک یا دو سال آینده آغاز خواهد شد وی معتقد است که حرکت به سوی دموکراسی به نهادها، سنتها و ابزارهای دموکراتیک نیاز دارد و به خصوص خصلت دیکتاتورپروری و فساد حکومتی در این کشورها یک مانع جدی در این راه خواهد بود. وی پیشبینی میکند که بسیاری از حکومتهای عرب یا مثل نمونه لیبی جامعه را به سمت جنگ داخلی خواهند برد یا مثل نمونه مصر به شدت در برابر هر گام از تحولات ساختاری برای گذر به دموکراسی مقاومت خواهند کرد فوکویاما تاکید دارد که شاید مهمتر از وقایع جاری در خاورمیانه باید به دهههای آینده نگریست و در مرکز آن باید به چین توجه کرد. به اعتقاد وی، حکومت چین در کوتاهمدت قادر خواهد بود نارضایتی و اعتراضات سیاسی را مهار کند. به گفته وی، نظام خودکامه در چین بسیار پیچیده و کارآمدتر از نظامهای خاورمیانه است. وی تاکید میکند که در جهان معاصر نیروی محرکه اصلی اصلاحات و انقلاب نه اقشار فقیر، بلکه طبقه متوسط است که برای صعود به راس هرم جامعه با محدودیتها مبارزه میکند به گفته وی، همزمان با تداوم پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی در چین زمانی فرا خواهد رسید که طبقه متوسط دیگر حاضر نخواهد بود به قیمت رفاه یا ثروت بیشتر از اصلاحات سیاسی صرف نظر کند. یا زمانی فرا خواهد رسید که دیگر حزب کمونیست قادر نخواهد بود با تحولات عمیق در جامعه و خواستهای مردم همخوانی داشته باشد. یک چنین تغییری روزی بالاخره فرا خواهد رسید هفته نامه نیوزویک از قول منتقدان فوکویاما مینویسد که وی در مجموع تصویری پر آشوب و نه چندان امیدبخش و پیروزمندانه از جهان و آینده تحولات ترسیم میکند. اما فوکویاما معتقد است که باور مذهبی به سعادت و ایمان به از راه رسیدن دورانهای پیروزمندانهتر برای تمدن بشر ما را از دیدن واقعیات محروم میسازد فوکویاما در اواخر دهه هزار ونهصد و شصد وهشت در واکنش به یک چنین دیدگاههایی در جناح چپ سیاست آمریکا به دست راستیهای تندرو یا «نو – محافظهکاران» پیوست. و در سالهای اخیر دقیقا به خاطر رواج همین نوع از برداشتهای غیرواقعگرایانه و آرمانی در صفوف «نو – محافظهکاران» از این جناح فاصله گرفت فوکویاما در سال دو هزار وچهار با لحنی تند پروژه اشغال عراق و تغییر نظام سیاسی آن کشور از منظر «نو – محافظهکاران» را به باد انتقاد گرفت. خود وی میگوید که دیگر نمیتوانست توهم و دوری این سیاستمداران از واقعیتهای عراق را بپذیرد فوکویاما فرزند خانوادهای ژاپنیتبار است که اجدادش در اوایل قرن بیستم به آمریکا مهاجرت کردند. والدین وی سالهای جنگ جهانی دوم و دوران تبعیض نژادی شدید و حتی اعزام ژاپنیها به اردوگاهها در مناطق دورافتاده آمریکا را تجربه کردهاند. وی در مورد اسلامستیزی موجود در آمریکا میگوید: «این نوع گرایشهای نابخردانه در همان عناصر نژادپرستانهای که سابقا در آمریکا وجود داشت ریشه دارند.» وی بر سر همین موضوع چندین بار به اردوی دست راستیها و محافظهکاران آمریکا حمله کرده است هفتهنامه نیوزویک در پایان از قول فرانسیس فوکویاما مینویسد که آن چه تاریخ سیاسی و اجتماعی بشر را متحول کرده است ایدههای مهم سیاسی بودهاند. این ایدهها در حقیقت سوخت موتور حرکت تاریخ هستند. و به نظر میرسد که در دورانی که ایدههای صادقانه و سرنوشتساز رنگ میبازند فوکویاما تلاش میکند تا این جریان خلاقیت فکری را زنده نگاه دارد
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در پنج شنبه 90 اردیبهشت 1 ساعت ساعت 12:6 عصر
دربــاره ی ما
کارشناس ارشد روابط بین الملل ،دانشجوی دکتری ومترجم زبان فرانسه
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
پیونــدهای روزانه
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات