la politique |
مبانی اختلاف دیدگاه در پرونده هسته ای در بین نیروهای انقلاب
از ابتدا در پرونده هسته ای در داخل کشور و نیروهای انقلاب دو دیدگاه وجود داشت که اختلاف این دو دیدگاه به نوع نگاه معرفت شناسی ومبانی نظری این دو تفکر باز میگردد تیمی که الان در کشور دولت را در دست دارد و به نظر اینجانب به جمهوری اسلامی هم دلبستگی دارد نگاهش به تهدیدات حذف و تعدیل تهدید از طریق تعامل است اعتدال گرایان یا طرفدارن تفکر مدرنیته اسلامی معتقدند ما نباید در سیاست خارجی به دنبال ایجاد تهدید باشیم. نظام بین الملل و استکبار قدرتمند است ما هر چه قدرتنمد بشویم باز هم عقب هستیم لذا بی دلیل داریم با پرونده هایی چون حزب الله ،هسته ای ،حقوق بشر یا موضوع سلمان رشدی برای نظام هزینه می تراشیم باید با نظام بین الملل تعامل کرده و وارد پیمان های امنیتی منطقه ای بشویم سیاست خارجی دولت جدید بزرگترین آزمون برای این تفکر است تا درستی خود را به اثبات برساند این نگرش یکبار در دولت اصلاحات شکست خورد اما بار دیگر میخواهد خود را بیازماید انتخابات ریاست جمهوری تابستان گذشته به پیروزی این تفکر انجامید .فعلا محاسبه اکثریت مردم بر اساس نتیجه این انتخابات بر رفع تحریمها به کمک تعامل درسیاست خارجی شکل گرفته است بی تردید مقام معظم رهبری هم بر اساس اصل مردم سالاری دینی اجازه داده است تا این محاسبه ملت ایران به بوته آزمایش گذاشته شود .هر چند نویسنده این سطور خود اطمینانی به این روش ندارد و آن را موفقیت آمیز نمی داند و راه کسب منافع ملت ایران را نه در تعامل لجام گسیخته بلکه بر اصل خود یاری و مقابله با تهدید به کمک تهدید میداند .اینجانب معتقدم آمریکا و نظام سلطه جهانی پشت میز مزاکره به ما چیزی نخواهد داد آنچه به ما توان میدهد توکل به خدا و تکیه بر قدرت خودی و اصل خودیاری است و معتقدم در این نظام جنگل گونه باید قدرت داشت و برای همین است که شاعر میگوید برو قوی شو گر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پامال است . در ادامه این یاداشت برای آشنایی با اندیشه این دو تفکر در باب سیاست خارجی مروری بر گفتمان حاکم بر این دو جریان فکری داریم .
شاید بهترین و روشن ترین بیان در خصوص سیاست خارجی توسعه گرا و راهبرد کنترل تهدید را حجت الاسلام دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی بیان داشته اند جناب آقای دکتر روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوره اصلاحات بوده اند آن زمان در کنفرانس ملی «چشمانداز توسعه 20 ساله و الزامات سیاست خارجی توسعهگرا» سیاست خارجی اصول گرای جمهوری اسلامی ایران را مورد نقد قرار داد. ایشان با بررسی استراتژیهای حفظ محور، رشد محور و بسط محور ،به دلیل نیاز مبرم کشور به توسعه جامعه بر استراتژی رشد محور تأکید ورزیدند و در همین جهت سؤالات زیر را مطرح کردند:
1. آیا ما به دنبال تعامل با دنیا هستیم یا تقابل؟
2. ما به دنبال ابهام هستیم یا شفافیت؟
3. آیا دنیا میخواهد هر روز از ما بترسد یا جاذبه دارتر باشیم؟
4. آیا نحوهی رفتار ما با دنیا میخواهد به نحوی باشد که دنیا احساس کند ما برای نوعی انعطاف و چانهزنی در مسایل آمادگی داریم یا نه؟
5. آیا ما میخواهیم فضای جمهوری اسلامی ایران در دنیا فضای امنیتی باشد یا فضای غیر امنیتی؟
ایشان در ادامه ابراز داشتند « ما به سیاست خارجی خوب نیاز داریم. سیاست خارجی یعنی حرفهایی بزنیم که تکبیر آفرین باشد، نیست. سیاست خارجی درشتگویی وحرفهای گنده زدن نیست اینها سیاست خارجی را درست نمیکند. سیاست خارجی یعنی راه و روش سلوک با دنیا که نتیجه آن تهدیدی را کم یا منفعتی را جذب کند...... دنیا هنجارها ، قواعد، عرف بینالمللی دارد ما به یک راه بینابینی نیاز داریم. هنوز میگوییم تسلیم نشویم چکار کنیم؟ بایستیم و به دنیا بفهمانیم به این محکمی که نمیشود به دنیا فهماند باید با منطق، استدلال و آرام آرام به دنیا بفهمانیم..» با دشمن چگونه باید رفتار کرد؟ پیامبر با کفار معاهده امضاء کرد باید شرایط و اهدافمان را هم ببینیم و مورد نظر قرار دهیم باید دنبال سیاست خارجی باشیم که تعامل سازنده داشته باشیم.»
در واقع این گفتمان دال سیاست خارجی اندیشه توسعه گراست که نخبگان فکری زیادی در دانشگاه از آن حمایت میکردند از جمله آقای دکتر محمود سریع القلم از اساتید برجسته عقل گراو مشاور فعلی مقام محترم ریاست جمهوری در مقدمه کتاب "آینده قدرت "نوشته جوزف نای به نحوی همین خط فکری را پی میگیرد و مینویسد:
"دنگ شائوپینگ رهبرچین در دهه 1980 عبارتی را مطرح کرد که به قطب نمای سیاسی و فرهنگی چین مبدل شد او گفت:ما برای افزایش قدرت چین به نیم قرن صلح با جهان نیاز داریم .این عبارت بی تردید اوج سیاستمداری است به محض اینکه یک کشور در پی دفاع از سیاست های خود باشد در سراشیبی ضعف افتاده است در سه دهه گذشته چین با اعتماد به نفسی چشمگیر ،استراتژی ملی خود را دنبال کرده است چین و سیاست مداران فهیم و سیاست فهم و قدرت فهم آن توانسته اند با احترام و منطق جایگاه ویژه ای در سطح جهان کسب کنند .(سریع القلم،محمود،قدرت نرم و سیاست ورزی مدرن،ماهنامه مهرنامه،شماره 22،خرداد 1391ص225).
در مقابل اندیشه توسعه گرا تفکر نوگرایان دینی است که معتقدند به هیج عنوان نمیتوان به نظام سلطه اعتماد کرد لذا به دنبال مقابله با تهدید با اتکا بر مردم ،قدرت و خدای متعال هستند آنها حزب الله را نه منبع تهدید بلکه سنگر کمین انقلاب اسلامی در جنگ نظامی میدانند . نوگرایان یا همان اصولگرایان معتقدند با مقاومت و اتکا به خدا و مردم میتوان امنیت و منافع جمهوری اسلامی را تامین کرد نه با لبخند به غرب و این تفاوت دیدگاه اکنون در پرونده هسته ای کاملا روشن است گروهی پرونده هسته ای را دردسر بی جهت و گروه دیگر منبع قدرت جمهوری اسلامی ایران میداند. حالا ببینیم خداوند متعال چه میفرماید:
بر اساس اصل قاعدهی نفی سبیل که بر آمده از آیهی 141 سوره نساء و حدیث اعتلا است خداوند هیچ راهی را برای تسلط کافران بر مؤمنان قرار نداده است. خداوند در آیه 89 سوری نساء میفرمایند:
«آنان دوست دارند که شما هم مانند آنها کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید بنابراین از آنها دوستانی انتخاب میکنید؟»
از آنجا که کافران برای اعمال ظالمانه خود به دنبال شریک میگردند سعی دارند یا مؤمنان را همراه خود سازند یاآنها را به زور به زیر سلطه خود در آورند اما خداوند در آیه ی 144 سورهی نساء به مؤمنان هشدار میدهد:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید کافران را به جای مؤمنان ولی و تکیهگاه خود قرار ندهید. آیا می خواهید (با این عمل) دلیل آشکار بر ضرر خود در پیشگاه خداوند قرار دهید؟ لذا مسلمانان باید از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانهی نفاق است بپرهیزند».
در همین زمینه میتوان به آیه 149 ـ 118 و 119 آل عمران، 51 سوره مائده هم مراجعه کرد.
خداوند در همین زمینه در آیههای 137 و 138 سوره نساء میفرماید:
«به منافقان خبر ده که عذابی دردناک خواهند داشت همان کسانی که غیر از مؤمنان کافران را دوستان خود میگیرند ؛ آیا سربلندی را نزد آنان میجویند؟ (این خیال خامی است) چرا که عزت همه از آن خداست»
بر اساس آیات و روایات که سیاست خارجی خوب برهمان پایه استوار است نباید دوستی ، ارتباط و مودت با بیگانگان موجب استیلای بیگانگان و اطلاع آنها از اسرار مؤمنین گردد لذا دوستی یک جانبه، دنبالهروی از بیگانگان خود باختگی، ولایت بیگانگان و احساس پشتگرمی و اطمینان به آنها نهیگردیده است.
به زعم اینجانب یک سیاست خارجی خوب نمیتواند جهت توسعه و پیشرفت به نظام ظالمانه جهانی دل ببندد زیرا اولاً سابقه نشان میدهد هر چه اردوگاه حق کوتاه بیاید و تسلیم شود. ارودگاه باطل جلوتر آمده و فشار خود را چند برابر میکند تا آنجا که بتواند از تضعیف و تحقیر مؤمنان کوتاهی نمیورزد . ثانیا علاوه بر تجربه عینی، عقل الهی در آیات 118 و 119 آل عمران به مومنان هشار داده است:
اگر از اردوگاه کفر اطاعت کنیم ما را به عقب باز میگردانند. لذا یک سیاست خارجی خوب ایستادگی ، مقاومت بر اساس عزت حکمت و مصلحت است. تسلیم نه عزت است نه حکمت و نه مصلحت.
لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در جمعه 92 آذر 29 ساعت ساعت 7:6 عصر
دربــاره ی ما
کارشناس ارشد روابط بین الملل ،دانشجوی دکتری ومترجم زبان فرانسه
منوی اصــــلی
خبرنامه
آمار و اطلاعات
پیونــدهای روزانه
نــوشته های پیشین
آخرین نـــوشته ها
وصیت نامه شهدا
لوگوی دوستان
دیــگر امکانات