شبهه

فصلنامه الکترونیکی پاسخ به شبهات

سومین شماره فصلنامه الکترونیکی پاسخ به شبهات منتشر شد در این شماره در قالب 125 صفحه به 119سوال و شبهه فرهنگی،تاریخی،عقیدتی وسیاسی پاسخ داده شده است.مقام معظم رهبری  همواره تاکید داشته اند باید در این میدان کارزار فرهنگی به شبهات پاسخ داده شود ایشان در این زمینه میفرمایندامروز شما ببینید وسائل تبلیغ در دنیا چقدر متنوع شده؛ این طرف دنیا یک نفر جوان پای یک دستگاه کوچک می‌نشیند و افکار، تصورات، تخیلات، پیشنهادهای فکری و پیشنهادهای عملی را از سوی هر کسی – بلکه هر ناکسی – از آن طرف دنیا دریافت می‌کند! امروز اینترنت و ماهواره و وسایل ارتباطی بسیار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جای دنیا می‌رسد. میدان افکار مردم و مؤمنین، عرصه‌ی کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در میدان جنگ و کارزار حقیقی فکری قرار داریم. این کارزار فکری به هیچ وجه به زیان مانیست؛ به سود ماست. اگر وارد این میدان بشویم و آن چه را که نیاز ماست – از مهمات تفکر اسلامی و انبارهای معارف الهی و اسلامی – بیرون بکشیم و صرفت کنیم، قطعاً بُرد با ماست؛ لیکن مسأله این است که ما باید این کار را بکنیم.

برای مطالعه متن کامل این فصلنامه بر روی سایت اینترنتی ذیل کلیک نمایید

http://www.x-shobhe.com/file/ebook-4.pdf

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در یکشنبه 89 آبان 2 ساعت ساعت 6:58 عصر


تفسیر

تفسیر آیه «الرجال قوامون علی النساء» از زبان مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری در جلسه ای که با جوانانی که تازه ازدواج کرده بودند در مورخ 28/6/1379 داشت در مورد تفسیر خود از آیه «الرجال قوامون علی النساء» تفسیر زیبایی را بیان می کنند

ایشان اینگونه می فرمایند که:قرآن می فرماید آیه «الرجال قوامون علی النساء». این آیه بدین معناست که سرپرستی امور خانه به دوش مرد است. مرد باید برود کار کند.معیشت خانواده به عهده اوست. زن هر چه ثروت دارد مال خودش است اما معیشت خانواده به دوش او نیست.
این طور هم نیست که بگوییم همه جا باید خانم از آقا تبعیت کند،نخیر. چنین چیزی نه در اسلام داریم و نه در شرع. آیه «الرجال قوامون علی النساء» معنایش این نیست که زن باید در تمام امور تابع شوهر باشد.نه! یا مثل برخی از این اروپا ندیده های بدتر از اروپا و مقلد اروپا ،بگوییم که زن بایستی همه کاره باشدو مرد باید تابع باشد. نه این هم غلط است.
بالاخره دو تا شریک و دو تا رفیق هستند. یک جا مرد کوتاه بیاید و یک جا زن کوتاه بیاید. یکی اینجا از سلیقه و خواست خود بگذرد و دیگری در جای دیگر، تا بتوانید با هم زندگی کنید.
اما خداوند متعال تفاوت طبیعی را در زن و مرد قرار داده است. خدای متعال طبیعت زن را ظریف قرار داده است. بعضی از انگشتها خیلی درشت و گنده هستند و برای کندن یک سنگ از زمین خیلی مناسب است، اما اگر بخواهند یک جواهر خیلی ریز را لمس کنند معلوم نیست بتوانند بردارند.
اما بعضی از انگشتها ظریف و باریکند. آن سنگ را نمی توانند بردارند اما آن خرده جواهر و خرده طلا را می توانند از روی زمین جمع کنند. زن و مرد این طورند. هر کدام یک مسئولیتی دارند. نمی شود هم گفت که مسئولیت کدامیک سنگین تر است. مسئولیت هر دو سنگین است. هر دو لازم است. خدا اینها را اینطور کنار هم قرار داده است.



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در شنبه 89 آبان 1 ساعت ساعت 9:21 صبح


خبر

خبر های ویژه

علیرغم مواضع ساختارشکنانه میرحسین موسوی در دوران فتنه، از وی همچنان برای حضور در جلسات هیات موسس دانشگاه آزاد دعوت به عمل می آید.گفته می شود موسوی در جلسات اخیر شرکت نکرده است.

*شنیده ایم که بخشی از پرونده های ارائه شده توسط احمدی نژاد درباره نقض حقوق بشر در آمریکا، دست پخت محمدجواد لاریجانی است. گزارش های تهاجمی احمدی نژاد، وی را به مرد اول رسانه های آمریکا تبدیل کرده است.

*پس از گذشت 30 روز از مهلت مقرر و از میان 193 کشور عضو سازمان ملل، تاکنون فقط 17 کشور گزارش عملکرد خود را درباره رعایت قطعنامه تحریم ایران ارائه کرده اند.مقامات شورای امنیت معتقدند بیش از نیمی از این 17 کشور هم گزارش نادرست داده اند.

*یکی از مورخان کشور طی سخنانی از کوروش به عنوان پایه گذار ازدواج محارم در ایران نام برده و گفته است ازدواج دختران کوروش به نام های آتوسا و رکسانا با پسر وی کمبوجیه به دستور کوروش بوده است.

*براساس گزارش های رسیده،بیشترین فعالیت کلیساهای خانگی در کشور به ترتیب در استان های گیلان، تهران، اصفهان و آذربایجان غربی بوده است.

*برخی از وبلاگ نویسان معروف دانشجویی در روزهای اخیر از چک هایی سخن می گویند که به بهانه های مختلف به آنها داده شده تا از یک چهره جنجالی این روزهای کشور در وبلاگ هایشان دفاع کنند.

*شنیده ایم که هاشمی رفسنجانی در جلسه ای گفته است به زودی پاسخ محکمی به ادعاهای کدیور درباره ولایت فقیه خواهم داد.

*شنیده شده جمعی از دانشجویان با ارسال نامه ای به ضرغامی نوشته اند چرا باید یک فرد هتاک که پرونده سنگینی در اهانت به مقدسات در دانشگاه امیر کبیر دارد،باید فیلمنامه نویس یک سریال تلویزیونی سراسر ساختارشکن شود.

 

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 89 شهریور 17 ساعت ساعت 10:15 صبح


علوم انسانی

علوم انسانی غیر بومی ابزاری برای جنگ نرم

 دشمنان انقلاب اسلامی دردهه اول انقلاب تمامی قدرت سخت افزاری خود را برای شکست انقلاب به صحنه آوردند و به شکل های گوناگون از قبیل راه اندازی غائله های تجزیه طلبی، راه اندازی تروریسم، کودتا و تجاوز نظامی تلاش کردند به اهداف خود برسند ولی از آنجا که از بر کندن ساختار این نظام مقدس از طریق قدرت سخت ناامید شدند تلاش جدید خود را در قالب جنگ نرم آغاز کردند نظام سلطه تلاش می کند از طریق جنگ نرم و مدیریت ادراکات و احساسات در ابتدا در باورها ،اعتقادات و اندیشه های مردم تغییر مورد نظر را بوجود آورند و در ادامه با ایجاد تغییر رفتار و ایجاد شبکه های اجتماعی ساختار سیاسی را واژگون نمایند. دشمن تلاش دارد به کمک رسانه ها، پلورالیزیم در تمامی ابعاد نسبیت انگاری اخلاقی، اباجه گرایی مذهبی، سکولاریزم را ترویج نمایددر این جنگ دانشگاه ها، سینما، حوزه ی ادبیات، رمان، شعر، موسیقی، هنرهای تجسمی، و غیره در خدمت جنگ نرم خواهند بود.بدون تردید دانشگاهها یکی از مهمترین مراکز راهبردی در جنگ نرم است زیرا مدیران ونخبگان آینده کشور در آن تربیت میشوند لذا بسیار با اهمیت خواهد بود تا ببینیم جوانان ما در دانشگاه چه می آموزند .علوم انسانی غیر بومی وسکولار نمی تواند در خدمت اهداف انقلاب اسلامی باشد .آسیب شناسی این بخش میتواند ما را در مدیریت بحران جنگ نرم یاری رساند تا بتوانیم از طریق ایجابی مانع جنگ نرم شویم سایت جنگ نرم در این زمینه ویزه نامه ای را بر روی سایت خود قرار داده است خوانندگان عزیز وبلاگ میتوانند برای دسترسی به متن کامل این مقالات بر روی سایت اینترنتی ذیل کلیک نمایند

http://jang-narm.com/index.aspx?siteid=51&siteid=51&pageid=3683



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در پنج شنبه 89 مرداد 28 ساعت ساعت 11:5 صبح


مصباح

آیت الله مصباح یزدی

              کسانی که بی شرمانه مکتب ایران را بجای مکتب اسلام معرفی می کنند خودی نیستند

به گزارش رسا آیت الله محمد تقی مصباح یزدی رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، در جمع فرماندهان و مسؤولان نیروی زمینی، بنیاد تعاون، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و هوا فضای سپاه، خط امام را خط واقعی اسلام برشمرد و گفت: باید نسبت به مبانی نظام و اصول خط امام که خط واقعی اسلام است شناخت داشته باشیم و مواظب باشیم که خط ایشان که همان روح اسلام است لطمه نخورد
آیت الله مصباح یزدی با اشاره به برخی اظهار نظرها افزود: کسانی که بی شرمانه مکتب ایران را به جای مکتب اسلام معرفی می کنند،خودی نبوده بلکه غیر خودی اند و باید حواسمان جمع باشد.
وی خاطرنشان کرد: شما که ادعای خط امام می کنید، امام راحل در کدام سخنرانی خود از اسلام ده بارسخن نگفت و از ایران نام برد؛ ما که پیرو او هستیم باید همان روش را ادامه دهیم.
عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه آنچه به ما عزت بخشیده، اسلام است، تصریح کرد: ایران در زمان رژیم پهلوی هم بود، آنها طرفدار ناسیونالیسم و ملی گرایی مثبت بودند؛ حالا ما باید همان شعارها را زنده کنیم؟ پس اسلام و انقلاب چه شد؟
رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی اظهارداشت: برخی ها می گویند نسبت به احکام اسلام سست شویم این ها که مهم نیست! ؛سؤال اینست که پس چه چیزی مهم است! ملت برای این ها جان داده اند.
وی ادامه داد: باید حواسمان جمع شود چرا که انحراف از اینجا شروع می شود، اصول فراموش نشود، اصول یعنی تابع رهبر و ولایت فقیه و در این اصول شرایط زمان و تصمیمات سیاسی نمی تواند تغییر ایجاد کند و تا ظهور امام زمان این اصول خواهد بود.
آیت الله مصباح یزدی اذعان داشت: مردم ما بر سر عقاید و اصول خود صدها هزار شهید داده اند ما بر سر این عقاید معامله نمی‌کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: ما اسلام را می خواهیم و هر کس اسلام را بخواهد خدمتگذار او هستیم و در این مسیر با کسی عقد اخوت نبستیم، هرکس از اسلام کج برود، ردش می کنیم .
آیت الله مصباح یزدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به آیات قرآن و سرنوشت قوم بنی اسرائیل و توصیه خداوند به پیامبر اسلام به استقامت و پایداری افزود: در طول تاریخ کم نبودند کسانی که دعوت انبیا را پذیرفته و حتی در راه خدا جهاد کرده، اما تا آخر نایستادند و در وسط راه ماندند و حتی به جبهه دشمن رفتند.
وی با اشاره به وضعیت ملت ایران قبل از انقلاب با وضعیت قوم بنی اسرائیل در زمان فرعون تصریح کرد: در همسایگی ما قیامی علیه استعمار آمریکا اتفاق افتاد که شاه ایران از ارتش برای سرکوبی آنان استفاده کرد و صد ها نفر را کشت، اما کسی از آن سوال نکرد و این ذلتی بود که ملت ایران داشتند.
آیت الله مصباح یزدی به عزت و عظمت ایران بعد از انقلاب اشاره کرد و یادآور شد: امروز آمریکا برای حل بسیاری از مشکلات رسما از ایران کمک می خواهد و از طرفی می خواهد به ایران حمله کند و از سویی درخواست کمک برای نجات از باتلاق عراق و افغانستان را از ایران دارد.
وی ریشه انحرافات ایجاد شده در کشورها و ملت ها را کسانی که روزی پرچمدار آنها و یا مقامات عالی بودند دانستند و افزودند: فتنه جمل از امثال زبیر که پسر عمه حضرت علی بود اتفاق افتاد و این به خاطر عدم استقامت در راه حق بود.
عضو مجلس خبرگان رهبری به فتنه بعد از انتخابات سال گذشته اشاره کرد و اذعان داشت: باید سالها بگذرد تا معلوم شود که چه خطری برای اسلام و ایران بود و خداوند چگونه این خطر را از سر اسلام و ملت ایران رفع کرد.
وی با بیان اینکه نباید بگوییم فتنه تمام شده است اظهارداشتند: هنوز کسانی در سایت های شان می نویسند، که حکومت امام ،حکومت دیکتاتوری بود و ما طرفدار پلورالیسم سیاسی هستیم .
این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: صریحا می گویند ما به جای جمهوری اسلامی؛ جمهوری ایرانی می خواهیم.
آیت الله مصباح یزدی گفت: امروز آن فتنه تمام شده، فردا نوبت فتنه دیگر و آزمایشی جدید در کلاس های بالاتر است ،نباید خیال کنیم کسی که چند روزی برای اسلام و کشور زحمت کشید تضمین شده است، باید تا آخر پشت سر رهبری باشیم تا منحرف نشویم.
وی محور انقلاب اسلامی را ولایت فقیه دانست و افزود: همه دنیا حکومت ما را به عنوان ولایت فقیه می شناسند و همه موفقیت ها به خاطر آن است، هرکس با این نظام مخالفت کند هدفش تضعیف ولایت فقیه است.
رییس مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با بیان اینکه یک بعد جریانات فتنه، نظری ، فکری و عقیدتی است خاطرنشان کرد: ما اگر بخواهیم در مقابل فتنه های آینده آماده باشیم باید افکار خود را قوی کنیم که محور آن ولایت فقیه است.
آیت الله مصباح یزدی گفت: باید مواظب باشیم که نفوذ ها در نیروها اثر نکند تا زاویه ای در دورن نظام باز نشود



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 89 مرداد 19 ساعت ساعت 4:16 عصر


مشایی

مشایی  بدون "ایران" اسلام گم می‌شود  

 بخواهیم حقیقت اسلام را به دنیا عرضه کنیم باید پرچم ایران را بالا ببریم. ایران امروز داعیه دار اندیشه ناب اسلام است. کشورها از ایران می ترسند چرا که حقیقت اسلام اینجاست و محفل نشینی با شیطان صفتان را برنمی‌تابد.

رئیس دفتر رئیس جمهور با اعلام اینکه"امروز نام ایران در دنیا معادل علی(ع) است و بدون "ایران" اسلام گم می‌شود" ، گفت: ماموریت انسان بر روی زمین این است که جانشین خدا باشد، به جای خدا تصمیم بگیرد و به جای خدا اراده کند.

اسفندیار رحیم مشایی در همایش تجلیل از خبرنگاران حوزه زنان و خانواده که صبح دوشنبه در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شد با بیان اینکه "خدا ظرفیت خدا شدن را در انسان قرار داده" گفت: انسان قرار است که خدا باشد و در جای خدا بنشیند. انسان در طول تاریخ کوچک مانده چرا که به برنامه خدا و دستور او برای گزینشهای الهی عمل نکرده است. این همان تقابل بین حق و باطل، شیطان و انسان، پلیدی و زیبایی و نور و ظلمت است.

اثرگذاری انسان در دنیا به معنای نزدیکی به خداست
وی ادامه داد: اولیای الهی فرصت می یافتند که به خدا هر چه نزدیکتر شوند و اثرگذاری انسان در دنیا نزدیکی به خداست. اگر چه در آیه‌ای از قرآن آمده است که هر آنچه در آسمانها و زمین است مسخر شماست ولی عملاً این موضوع اتفاق نیفتاده و با وجود اینکه ظرفیت تسخیر دنیا به انسان داده شده ولی هنوز آسمانها و زمین  به تسخیر انسان در نیامده اند.

رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه شیطان به دنبال مانع شدن از تحقق اراده الهی است ادامه داد: این عوامل در صدد تحقق رویدادهای بازدارنده در تحول انسان است که اینجا همان جنگ خبری است.

وی با اشاره به اینکه هر خبری محصول رویداد و نتیجه یک رخداد است گفت: شما می‌دانید که هر خبری بازگشاینده راه خبر جدیدی است و در امتداد خبر اولیه حرکت می‌کند. جنگ خبر، رقابت در عرصه خبر و در واقع رقابت برای تولید و خلق رویدادها است.

مشایی ادامه داد: ابلاغ وظیفه پیامبران است و اولین خبرنگاران پیامبران بودند چرا که نبی یعنی خبردار و تا کسی خبر نداشته باشد خبرنگار هم نمی‌شود. گر چه اسم خبرنگار ناظر بر ثبت خبر بوده ولی مقصود از خبرنگاری ابلاغ و انتشار خبر است.

پیامبران اولوالعزم ماموریت جهانی داشتند
وی گفت: پیامبران اولوالعزم ماموریت جهانی داشتند و به نسبت مسئولیتهایشان نیز از جایگاه متقابلی برخوردار بوده و به همان نسبت نیز بیشتر از مسایل خبر داشتند و دایره ماموریتشان نیز بزرگتر بود که به همان نسبت نیز نامشان در تاریخ باقیمانده است.

رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه میزان خبرداری باید با میزان ارسال و ابلاغ خبر متناسب باشد اظهارداشت: میزان خبرداری پیامبران هم با هم یکسان نبود چون ماموریتهای متفاوتی داشتند.

وی بیان داشت: دعوای امروز دنیا بر سر مسیر است. به این معنا که دعوا بر سر قبله و بر سر مدینه فاضله و  مقصد است. دعوای مقصد بدیهی و گریزناپذیر است چرا که دعوای مسیر آن را الزامی می‌کند.

وی ادامه داد: این دعوای مسیر به تقابل خبر منجر می‌شود. امروز بزرگترین نبرد بین انسان و شیطان و بین بدی و خوبی در عرصه خبر وجود دارد و مقابله‌ها در عرصه خبر آشکار است. مسئولیت بزرگ جبهه حق و عدالت این است که در عرصه این تقابل با جدیت سرمایه گذاری کند. ما مسئولیت بزرگی بر دوش داریم. امروز استکبار جهانی با استفاده از ابزار خبرپراکنی در دنیا سلطه برقرار کرده است.

حوزه رسانه خط مقدم دعوا با استکبار جهانی است
مشایی گفت: تقابل ما بر سر سرزمین نیست بلکه دعوای ما با استکبار جهانی است. خط مقدم دعوا حوزه رسانه است . جنس خبر در جهان بینی توحیدی، جهان بینی شیعی و همان مکتب ایران است. اگر کسی بگوید خبرنگاری می تواند تا جایی ارتقاء پیدا کند که آن را از جنس کسوت انبیا بدانیم سخن گزافی نیست. چرا که انبیا خبر را از منبع اصلی یعنی خدا گرفته اند و خبرنگار خبرش را از منابع دیگر، یعنی فقط سطح و کیفیت خبر تفاوت می‌کند. اگر خبرنگاری ظرفیت خود را برای انتشار اخباری در جهت نیل به اهداف عالیه به کار ببندد یکی از برترین جلوه‌های عبادت است. آگاه کردن جامعه بشری از جنس هدایت و گمراهی از جنس کار خبر است یعنی یک خبر هدایتگر است و دیگری گمراه کننده.

وی ادامه داد: امروز حجم اخبار سازمان یافته قدرتهای بزرگ برای انحراف افکار ملتهای دنیا قابل اندازه‌گیری نیست. استکبار جهانی و صهیونیست برای تولید خبر و انحراف اخبار سرمایه گذاری بی‌اندازه‌ای انجام داده‌اند و شیطان دوام خود را در سایه همین اخبار جستجو می‌کند . چرا  که در پی آن حق و باطل قابل شناسایی نیسیت و فرهنگ فساد موجه جلوه داده می‌شود. آنها می‌دانند که اگر حقیقت انقلاب اسلامی ایران به دنیا عرضه شود جایی برای لیبرالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم، اومانیسم باقی نمی‌ماند و باید کاری کنند که حقیقت اسلام آشکار نشده و چهره زشت و سیاهی از آن به جهان ارایه کند.

استکبار جهانی چهره ای خشن از اسلام ارائه می کند
رئیس دفتر ریاست جمهوری گفت: استکبار جهانی گروههایی را که چهره‌ای مطالبه گر داشته به عنوان مظهر و نماد اسلام سازماندهی کرده و به دنیا ارایه می‌کند. چهره‌هایی خشن و دور از عواطف انسانی که بریدن سر برای آنها دلپذیر است. خودشان این گروهها را طراحی می‌کنند و خود نیز از طریق رسانه‌های جهانی در معرض افکار عمومی دنیا قرار می‌دهند تا با ایجاد تصوری زشت از اسلام مردم را در برابر پیام انسانی اسلام واکسینه کنند.

وی با بیان  اینکه پیشداوریها و ایجاد تصور غلط از یک حقیقت درست بهترین راه مقابله برای جلوگیری از نفود آن حقیقت است که این کار را رسانه‌ها انجام می‌دهند گفت: حتی این مسئله در میان مردم ما و عرصه خبر داخل کشور نیز مشخص است و رگه‌هایی از همین نفوذ را می‌توان دید. افکاری در کشور وجود دارد که در مسیر تحقق آن منویات هستند. سیاهنمایی و اختلاف انگیزیهایی که در خط شیطان و آب به آسیاب دشمن ریختن است.

مشایی گفت: یک ترقه در همدان تبدیل به یک انفجار بزرگ در رسانه های جهانی شد و این نشان می‌دهد که چقدر آنها دست خالی و فقیر هستند و اگرچه آرزوهای بزرگی دارند ولی دستشان کوتاه است چرا که خرما بر نخیل است.

وی با تاکید بر اینکه ارایه تصویر درست از پیام انقلاب مهمترین کار جمهوری اسلامی است و ماموریتی جز این برای دولت وجود ندارد گفت: نباید اجازه داد ذهنیتها و اندیشه‌های غلط در قالب نمادها و الگوسازیها وارد جامعه شود. امروز کسانی در دنیا پرچمدار اسلام هستند که اسلامی غلط و سیاه و غیرقابل تصور برای مردم عرضه می کنند. عمده تصاویر ارایه شده از اسلام در رسانه‌ها به خانه‌های خراب، فقر عمیق و لباسهای سیاه و خاک آلود در یک کشور همسایه خلاصه می شود و ما هر روز صدها خبر از فقر و فلاکت در سرزمینهای اسلامی می‌شنویم.

اسلام ایرانی روشنگر و گشاینده و فرصت ساز است
رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: ماموریت ما این است مانع از نفوذ این اندیشه‌ها شده و به دنیا بگوییم اسلام ایرانیان متفاوت است. این اسلام روشنگر و گشاینده بوده و فرصت ساز است. اسلام ایرانیان انقلابی است که ستم را بر نمی‌تابد و علم را توسعه می‌دهد.  ایران اسلامی نور را به دنیا هدیه می‌کند ولی بر اساس قدرت مستکبران کسان دیگری در دنیا داعیه‌دار اسلام هستند.  اینها اهل علم نیستند و هویتشان با دانش سرشته نشده است. یکی از این مسایل زن است. آنها را سردمدار اسلام معرفی می‌کنند ولی می‌گوییم که زنان در آنجا نمی‌توانند گواهینامه بگیرند و زن شهروند درجه دوم است و زنان از حقوق یکسانی با مردان برخوردار نیستند.

وی اظهار داشت: کافی است این گونه نمادها بروز تبلیغی پیدا کند و آنچه که حقیقت اسلام بر سرزمین زیبا و پاک ایرانیان نمود پیدا کرده گم شود. انقلاب ایران نهضت حسینی است.  برای کسانی که فرصت نمی‌کنند حتی یک جمله بخوانند تاسف می‌خورم و وقتی سوابق اینها را بررسی می‌کنیم می‌بینیم که سابقه انقلابی ندارند.

بدون "ایران" اسلام گم می‌شود
مشایی ادامه داد: امروز نام ایران در دنیا معادل علی(ع) است نه اموی و عباسی چرا که آنها پایه گذار انحراف در اسلام هستند. اگر بخواهیم حقیقت اسلام را به دنیا عرضه کنیم باید پرچم ایران را بالا ببریم. ایران امروز داعیه دار اندیشه ناب اسلام است. کشورها از ایران می ترسند چرا که حقیقت اسلام اینجاست و محفل نشینی با شیطان صفتان را برنمی‌تابد. ایران ظلم بر هیچ جای جهان را برنمی تابد و بدون نام ایران اسلام گم می‌شود. بعد از پیامبر فرقی نمی‌کند که کدام سمت رفته باشیم اسلام منهای اهل بیت اسلام نیست پرچم ایران پرچم عدالت علی است و پرچم عشق و غیرت دینی است.

 



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در سه شنبه 89 مرداد 19 ساعت ساعت 9:3 صبح


مکتب ایران اسلام

مکتب ایران اسلامی

آقای اسفندیار عزیز ظاهرا نمی خواهند اجازه بدهند ما چند روزی خارج از هیاهوهای سیاسی در قریه بق دامغان از فضای روستایی استفاده ببریم .کوچه باغهای این روستا به همراه باغهای پسته وانگور وجیک جیک زیبای پرندگان که با لهجه قدیمی بکی چهچه می زدند داشت خستگی را از تنمان دور میکرد که چهچه اسفندیار حالمان را گرفت اما خدایی این اسفندیار عزیز با هر لهجه ای بخواهی برات چهچه میزند القصه

آقای اسفندیار رحیم مشایی در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان مقیم خارج از کشوربار دیگر به ایراد سخنان دو پهلو وجنجالی پرداخت هر چند بعضی از افراد سیاست زده در جنجالی کردن سخنان آقای مشایی نقش دارند ولی خود ایشان هم ظاهرا علاقمند به چنین سخنانی هستند به هر ترتیب اینجانب کاری به سیاسی کاری جناح های سیاسی ندارم وبر اساس شغل معلمی وپژوهشگری خود این سخنان را تحلیل مینمایم

ایشان در این مراسم گفتند  ما باید فرصتی ایجاد کنیم تا نسل‌های نوی ایرانی با درک عالمانه عزت،‌ فلسفه ایران را بفهمند، مکتب ایران را بفهمند. من بر مکتب ایران اصرار دارم
مشایی با بیان اینکه برخی‌ها از من خرده می‌گیرند که چرا نمی‌گویی مکتب اسلام و می‌گویی مکتب ایران، متذکر شد از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.

آنچه در باره این همایش وسخنان آقای مشایی میشود گفت به شرح ذیل است

اول-برگزاری این چنین همایش هایی با حضور ایرانیان مقیم خارج از کشور کار بسیار با ارزش وپسندیده است . که در نهایت به سود ایران اسلامی وبه وحدت ایرانیان خواهد انجامید ایرانی که از هر سو مورد هجوم قرار گرفته تا به اهداف بلند خود که در شان ملت بزرگی چون ایران باشد دست نیابد لذا در این زمینه از آقای مشایی و دولت دهم تشکر مینماییم

دوم-اینجانب همواره معتقدم این فرض بطور جدی وجود دارد که آقای مشایی از روی عمد وبرنامه ریزی شده وبا اهداف خاص سیاسی –اطلاعاتی از این نوع سخنان ایراد مینماید که البته در شرایط کنونی میتواند مناسب باشد

سوم- ایراد اصلی من به سخنان آقای مشایی میباشد .البته قبول داریم که اکنون دشمنان انقلاب اسلامی تلاش دارند.اسلام های موازی با اسلام ناب محمدی را ترویج نمایند .اسلام طالبانی واسلام لیبرال یا آمریکایی از اسلامهای موازی ومنحرف میباشد اما این دلیلی نیست که ما نام اسلام را حذف کرده وبه جای مکتب اسلام از مکتب ایران سخن بگوییم وبه آن اصرار هم بورزیم . آقای مشایی که میخواهند انسانها را و کل بشریت را به اسلام ناب ومهدوی دعوت کنند شایسته نیست نام اسلام را حذف نمایند و اگر تلاش دارند اسلام ناب انقلاب اسلامی ایران را معرفی نمایند میتوانند از واژه مکتب ایران اسلامی بهره گیرند هر چند که حضرت امام از واژه زیباتر اسلام ناب سخن گفتند .شاید آقای مشایی در برابر جمع ایرانیان خارج کشور خواستند از ایران به نیکی یاد کنند حداقل درست بود از مکتب ایران اسلامی اسفاده میکردند که ترجمان اسلام ناب بود 



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در پنج شنبه 89 مرداد 14 ساعت ساعت 10:32 صبح


احمدی1

احمدی نژاد ، معمای بزرگ!

از مرید مشایی تا منجی انقلاب؟!

یک نفوذی از انجمن حجتیه یا شعیب بن صالح؟!

(قسمت اول) 

فضای سیاسی ایران و جهان ، بیش از 5 سال است که از وجود شخصیتی بسیار قدرتمند متاثر است ، ایجاد اتحادی بسیار قوی و محبتی شگفت  در توده های مردمی که تنها در مورد شخصیتهای الهی می توان یافت ، احمدی نژاد  را به معمایی پیچیده تبدیل کرده است ، در جبهه خارجی ، دوست و دشمن ، مواضع ، بیانات و شجاعت وی در به چالش کشیدن استکبار و صهیونیسم را بی نظیر می دانند. تمجید  مکرر مقام عظمای ولایت از سیاست خارجی شجاعانه و فعال دولت مکتبی یادآور تعبیر دشمنان و دوستان از موج  ظهور احمدی نژاد است ، « موج دوم انقلاب خمینی »

با این حال عملکرد 2 ساله گذشته احمدی نژاد  تردیدهایی جدی در مورد وی حتی در میان طرفداران سابقش مطرح کرده و به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) باعث سرخوردگی آنان گردیده است. ما در این مجال کوتاه سعی داریم با مرور خلاصه چگونگی ظهور احمدی نژاد ، دیدگاههای مطرح شده در مورد شخصیت و عملکرد وی و در نهایت پاسخ به برخی شبهات موجود ، به این بحث مهم بپردازیم.

ظهور یک منجی در لحظاتی سخت

در دوم خرداد 76 موج فتنه برمی خیزد و با قدرت به پیش می رود.

تیرماه 78 است و تهران ، در آتش آشوبی سخت ، می سوزد ، مدتی بعد در اوج قدرت و فشار منافقین، رهبری عزیز ، با سخنانی آتشین دشمنان داخلی و خارجی را تهدید به قیام عاشورایی می کند.

 سال 80 است ، منافقین با طرح لوایحی در مجلس و دولت قصد دارند تا آرزوی فتح قدم به قدم ارکان قدرت و تسخیر کامل انقلاب را محقق سازند ، رهبری عزیز با اقتدار وارد می شود و ضمن تهدیدی آشکار،  می فرماید : اگر مسئولین بخواهند انقلاب را از مسیر خود  منحرف کنند ، من مردم را وارد صحنه خواهم کرد ، دشمن جدی بودن تهدید را خوب می فهمد!

سال 82 در حالی که بسیاری از مسئولین انقلاب از لشگرکشی استکبار به منطقه و تکمیل حلقه محاصره ایران ، وحشت کرده اند ، دشمن داخلی با جسارت تمام با تعارف جام زهر به ولایت ، خواستار تسلیم در برابر آمریکا می گردد و رهبری عزیز همچنان مظلومانه و البته با اقتدار، سکوت می کند.   

اما عقب نشینی های نظام در مقابل استکبار مخصوصا در قضیه هسته ای همچنان ادامه دارد تا اینکه ....

ظهور در نقطه عطف

تا اینکه اتفاقی بزرگ و مبارک در نقطه عطف انتخابات 84 رخ می دهد ، مردی گمنام با ادبیات اسلام انقلابی و با دستانی خالی  و توکلی شگفت ، ظاهر می شود و در حالی که در میان دلسوزان انقلاب اختلاف و پراکندگی وجود دارد ، به طور خارق العاده ای  از توده های مستضعف و متدین دلبری کرده و آنها را با  محبتی عجیب متحد می سازد و در کمال ناباوری و با وجود هجم  تبلیغات و تخریب بسیار گسترده بر علیه  او از گرد و غبار انتخاباتی سخت ، فاتح و پیروز بیرون می آید و همه چیز به یکباره دگرگون می گردد

احمدی نژاد در اوج اختلاف اصولگرایان در سال84، بدون کمترین امکانات ، یکه و تنها وارد صحنه شد و با خلق شگفتی عملاً کشور را از سیطره جریان نفاق نجات داد

عقب نشینی های مکرر و قدم به قدم نظام متوقف و حملاتی سهمگین به پیکره استکبار و صهیونیسم  آغاز می گردد. تفرعن مسئولین و خوار دیدن مستضعفین جای خود را به موج فراگیر خدمت رسانی میدهد و حتی نقاط دورافتاده ایران اسلامی نیز از این موج بی بهره نمی ماند. توجه به مهدویت در سخنان احمدی نژاد بسیار برجسته است و رایحه نام و یاد امام زمان(عج) کشور را فرا می گیرد.

روح تازه ای در کالبد انقلاب دمیده می شود ، همان تعبیر گویای« موج دوم انقلاب خمینی(ره)»

جنگ و گریز با اژدهای هفت سر زر و زور و تزویر به سختی هرچه تمام تر تا سال 88 ادامه می یابد و البته این بار جریان نفاق با تمام امکانات به صحنه می آید در اتحادی آشکار با دشمن خارجی.

رهبری عزیز چند ماه قبل از انتخاب سرنوشت ساز  88 ، دلسوزان نظام را از خطری بسیار بزرگ می ترساند ، خطر نابودی انقلاب توسط شاه سلطان حسین ها و البته بسیاری باور نمی کنند!

 



نظر

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت ساعت 6:23 عصر


احمدی احمدی نزاد2

احمدی نژاد ، معمای بزرگ!

از مرید مشایی تا منجی انقلاب؟!

یک نفوذی از انجمن حجتیه یا شعیب بن صالح؟!

(قسمت دوم) 

 

 نماینده ای از جامعه مهدوی رودروی نماینده تمدن غرب

در آستانه انتخابی بزرگ و دسرنوشت ساز ، شور و هیجانی بسیار شدید کشور را فرا می گیرد و در نقطه عطف ، رقابت سخت 88 آغاز می گردد ، دشمن با تمام توان به میدان آمده است ، بار دیگر الطاف بزرگ خدا ظاهر می شود و احمدی نژاد این بار نیز با درخششی دیگر ، دشمن قدرتمند را شکست می دهد ، بسیاری وقتی بیدار می شوند و خطر بزرگ شاه سلطان حسین ها را می فهمند که ماههاست کشور اسلامی در آتش  اغتشاش و آشوب می سوزد و منافقین جدید  با اهانتهای مکرر به مقدسات نقاب از چهره برمی دارد.

 دیدگاه مختلف در مورد شخصیت احمدی نژاد و عملکردش

ما خلاصه ای از روند ظهور دکتر و مواجه اش با دشمن و اهمیت آن را بررسی کردیم ، حال می خواهیم به طور جزئی تر عملکرد ایشان را مورد نقد و بررسی قرار داده و به شبهات مطروحه پاسخ گوییم.

در مورد شخصیت احمدی نژاد در حال حاضر چند دیدگاه در کشور وجود دارد :

1- طرفداران شعیب بن صالح بودن احمدی نژاد :

 عده ای از طرفداران سرسخت دکتر اعتقاد دارند با توجه به متن بالا و تاثیر شگرف  ایشان و البته تطبیق زیاد نشانه های یکی از شخصیتهای بسیار مهم دوران ظهور بنام شعیب بن صالح بر احمدی نژاد  و همچنین دلایل عقلی دیگر ایشان همان شعیب بن صالح ، طلایه دار لشگر امام زمان(عج) است. ( البته این مسئله در ابتدا توسط محققین لبنانی مطرح شده و بطور گسترده ای توسط حزب الله در قالب کتابی در لبنان منتشر گردید و محققین داخلی نیز با اسناد و شواهد روایی آن را به اثبات رسانده اند) و با این دیدگاه بسیاری از اشکالات مطرح شده در مورد او را رد کرده و ضمن پذیرش برخی اشتباهات دکتر ، معتقدند که در موارد مهم مانند قضیه مشایی و مذاکره با آمریکا و ... ایشان ضمن داشتن رفتار مبهم و پیچیده به خطا نمی رود و با عملکرد مبهم در این زمینه ، اهدافی خاص را در مواجه با کفار و منافقین دنبال می کند.

2- یک انقلابی بزرگ که دیگر ظرفیت لازم برای ادامه حرکت آرمانی را ندارد!

 گروهی از طرفداران معتدل تر دکتر ، ضمن قبول تاثیر دکتر در مسیر انقلاب و نقاط قوت و قدرت او معتقدند که اینک دکتر به اشتباهات فاحشی رسیده است و البته فعلاً نیز ضمن حمایت از او معتقدند که ظرفیت دکتر تا این اندازه بوده و به عبارتی دیگر با اشتباهات مکرر و بزرگ ، دکتر دیگر مرد میدان عدالت نیست. هرچند اینک مجبورند از او حمایت کنند ، اما اعتقاد دارند که دکتر باید محکم به نقد و چالش کشیده شود و اشتباهاتش گوشزد گردد. این گروه  بیشتر در میان خواص و فعالین سیاسی حضور دارند.

3- عموم مردم : حمایت ، بدون توجه به مسائل حاشیه ای دکتر 

 توده های مردمی و عوام الناس که در مسائل سیاسی زیاد غور نمی کنند ، ضمن حمایت از احمدی نژاد ، منتظر تغییرات وعده داده شده  هستند و زیاد به مسائل حاشیه ای دکتر توجهی  ندارند.

4- یک انجمن حجتیه ای نفوذی!

 طیفی بسیار اندک(مخصوصا در قم) در میان مذهبیون هستند که از دشمنان سرسخت دکتر بوده و معتقدند که دکتر منافقی چند لایه است!! و البته جزو انجمن حجتیه!! ، این گروه اهداف خیرخواهانه داشته و هدفشان فقط رضایت خدا و هدایت و سلامت انقلاب است اما به واسطه عملکرد بسیار پیچیده دکتر و همچنین جوسازیهای بسیار زیاد گروه پنجم یعنی جریان نفاق  و البته دلایل خاص خود ، به چنین تحلیلی رسیده اند. لازم به ذکر است که هسته اولیه این گروه در ابتدا از حامیان ضعیف دکتر بوده اند

5- انجمن حجتیه ای ، سرکرده عناصر افراطی ، دیکتاتور و هزاران تهمت دیگر

جریان نفاق یا مافیای زر و زور و تزویر که با آمدن دکتر بخش وسیعی از حیطه قدرت خود را از دست داد در طول 5 سال گذشته با تمام امکانات مادی و قدرت رسانه ای و نفوذیهای خود سعی در تخریب چهره دکتر و نشر اکاذیب و تهمت ها  در مورد وی کرد علی الخصوص در حوزه  مهدویت ! مانند تهمت  پهن کردن جانماز خالی برای امام زمان(عج) ، کنار گذاشتن غذا برای آقا ، بی توجهی به مقام معظم رهبری و توجه صرف به امام زمان(عج) و ..... که مجموعه این تهمت ها در کنار بعد برجسته مهدویت در شخصیت دکتر باعث شد که تهمت انجمن حجتیه ای بودن ایشان در محافل گوناگون مطرح گردد.

هرچند مافیا با طرح این موضوع تنها هدف کنار زدن وی و رسیدن مجدد به قدرت را دنبال می کرد و بحث انجمن حجتیه بهانه ای بیش نبود ، اما سیل گسترده اینگونه تهمتها و تخریبها در کنار عملکرد مبهم ، پیچیده و بعضاً متناقض و البته برخی اطرافیان مسئله دار دکتر، برخی طرفداران ضعیف و سابق وی را دچار تردید جدی نمود و تا حد دشمنی با وی کشاند.

6-احمدی نژاد ومشایی تفکری از انجمن حجتیه جدید میباشند

با بررسی های میدانی این گمان وجود دارد در تفکر انجمن حجتیه جدید توجه به مهدویت وامام عصر (عج) منهای نقش ویژه برای روحانیت و ولایت فقیه (ضمن احترام به انها)هسته اصلی این تفکر را تشکیل بدهد . از طرف دیگر تساهل وتسامح در زمینه های فرهنگی وخودی دانستن تمام انسانهای روی کره زمین بدون استراتژی جاذبه ودافعه روی دیگر آن سکه است  که البته نشانه هایی از آن در رفتارهای سیاسی دولت دهم مشاهده میشود البته هنوز بسیار زود است تا مطمئن شویم آیا این رفتارها تاکتیکی است یا راهبردی.زمان این فرضیه را برای ما روشن تر خواهد کرد

بررسی فرضیه های فوق

آیا احمدی نژاد واقعاً عضوی از انجمن منحرف حجتیه است که با زیرکی تمام توانسته است با عوام فریبی بر موج احساسات مردمی  سوار شده و به کانون قدرت نفوذ کند؟!

آیا احمدی نژاد همان شخصیت موثر، مقتدر و الهی شعیب بن صالح است که این قدرت نمایی ها و محبت عمیق و بی شائبه مردم نیز از این مسئله  ناشی می شود؟! اگر اینگونه است عملکرد متناقض 2 سال گذشته وی چه توجیهی می تواند داشته باشد؟!

آیا احمدی نژاد فردی نیک سیرت و البته قدرتمند است که در مقطعی توانست کارهای بزرگی انجام دهد ولی دیگر در شرایط  کنونی  قدرت و کارآمدی و توان لازم را برای حرکت آرمانی انقلاب ندارد؟!

آیا احمدی نژاد تفکر واندیشه جدیدی را دنبال میکند که با ولایت مطلقه فقیه زاویه دارد؟

 آیا طرفدار انجمن حجتیه میباشد؟

اولاً انجمن حجتیه سالهاست که تظاهر خارجی ندارد و اگر وجود خارجی داشته باشد بصورت ضعیف در گوشه ای مشغول فعالیت است. خب این انجمن بسیار ضعیف چگونه می تواند عضوی بسازد که اینگونه جهان را تکان دهد و در قامت یک منجی انقلاب ظاهر گردد؟!

ثانیاً تفاوتهای فاحشی میان افکار و عقاید و عملکرد احمدی نژاد از اساس و بنیان با انجمن حجتیه وجود دارد ، اصلی ترین شعار مهدوی دکتر این است : « باید ایران عزیز را بسازیم (از هر لحاظ) تا سکوی پرش به جامعه مهدوی و ظهور حضرت باشد » یعنی در واقع ما مقدمه ساز ظهوریم، در حالی که اصلی ترین تفکر حاکم بر انجمن حجتیه ، خمودگی و سستی و حتی کمک به فساد برای عالم گیر شدن جهت تعجیل در ظهور است. آیا این دو موضوع ، قابل جمع است؟!

ثالثاً : دشمنی آشکار و شدیدی میان جریان نفاق و احمدی نژاد و همچنین استکبار و احمدی نژاد وجود دارد که حکایت از صراط مستقیم اوست در حالی که اگر احمدی نژاد در صراط مستقیم نبود قطعا با جریان نفاق و استکبار نه تنها دشمنی نداشت که قطعاً روابط گسترده پیدا و پنهانی نیز می داشت.

 

آیا احمدی نژاد  دیگر توان لازم برای ادامه حرکت آرمانی را ندارد؟!

طرفداران این نظریه ضمن پذیرش نقاط قوت دکتر ، با اوضاع پیش آمده و ابهامات و تناقضات عملکردی وی ، ظرفیت وی را برای ادامه راه آرمانی انقلاب کافی نمی دانند لیکن عملاً چاره ای جز حمایت از وی نمی بینند.

سؤال اساسی که در اینجا مطرح می گردد این است که چگونه ممکن است ظرفیت وجودی دکتر برای از سرگذراندن نقاط عطفی مانند انتخابات 84 و 88 کافی باشد ولی در مسائل بسیار پیش پا افتاده تر مانند مشایی و ...  دکتر این توان را نداشته باشد؟!

به عبارت دیگر احمدی نژادی که توانست با نمایش ابعاد مختلف از ظرفیت خویش مانند زهد و تقوا ، سخت کوشی و تواضع ، صلابت و استواری ، شعور بالای سیاسی و .... حماسه 84 و 88 را خلق کند ، اینک از درک قضیه بسیار آشکار مشایی یا قبح مذاکره با آمریکا عاجز است؟!

آیا فردی که توانست جبهه نفاق داخلی را دوبار با شکست مفتضحانه روبرو سازد ، اینک به عروسک خیمه شب بازی مشایی تبدیل شده و آبروی خویش را به پای او می ریزد؟! یا در قضیه مذاکره با آمریکا چون کودکان، فریب خورده و می خواهد با سادگی جلوی استکبار، فرش قرمز پهن کند؟!

آیادکتر، تحت تاثیر ونفوذ آقای مشایی است؟

آیا فردی که با قدرت شگفت خویش ، موج دوم انقلاب را ایجاد کرد  ، آن قدر ضعیف و ناتوان است که تحت تسلط و نفوذ آ قای مشایی قرار گیرد؟!

آیا فردی که دهها تن از خبرنگاران جنجالی ، تئوریسین ها و متفکرین غربی حریف او نشده اند ، اینک از درک مسئله مشایی ناتوان است؟! آیا احمدی نژادی که بازیچه و عروسک مشایی و مفسدین اقتصادی شود عملا می تواند با قدرت خویش جهان را بلرزاند؟

آیا عاقلانه است که بپذیریم احمدی نژادی که در زیرکی و هوشمندی جهان را به تحیر واداشته است اینک در مسئله آشکار مشایی به بیراهه می رود؟!

  آیا طرح رابطه ی مریدی و مرادی بین دکتر و مشایی یا تسلط و نفوذ شدید مشایی بر دکتر یا  فوق العاده بودن مشایی برای دکتر ، خنده دار نیست؟! قبول این شایعات تا چه اندازه با دیدگاه ولایت در مورد هوشمندی دکتر هم خوانی دارد؟! طرفداران این شایعات چگونه می توانند این سؤالها را پاسخ گویند؟!

و البته این سؤالات در مورد مسائل جنجالی دیگر  مانند مذاکره با آمریکا ، انتصابهای دکتر و ... مطرح است.

پس حقیقت چیست؟!

از مجموع فرضیه های فوق دو نظریه به نظر میرسد بیشتر با واقعیت نزدیکتر باشد بررسیهای دقیقتر در آینده به ما کمک میکند تا یکی از این فرضیه ها باطل شود .

 1)احمدی نژاد با بازی مشایی ، مذاکره با آمریکا و ...  به دنبال سردرگم کردن مخالفان ودشمنانش است

 البته امکان دارد که مجموعه ای از اهداف ، مورد نظر  باشد ، آنچه به صورت کلی به دست می آید این است که احمدی نژاد با بازی هوشمندانه و ماهرانه با کارت جنجال برانگیز مشایی در لحظات حساس و مورد  نیاز ، امواج کاذبی ایجاد می کند و امواج فتنه را خوابانده و ذهن جامعه و نخبگان را از اثرگذاری موج فتنه منحرف می نماید ، یعنی مشایی کارت بازی دکتر است برای رو کردن در لحظات حساس ، و البته بازی مذاکره با آمریکا برای ایجاد اختلاف در دشمنان خارجی برای شکستن وحدت و اتفاق نظر آنها در تحت فشار قرار دادن یا حمله به ایران.

وانگهی چه اتفاقی افتاد که رهبر فرزانه انقلاب در حالی که  در خطبه های نماز جمعه از نزدیکی مواضع با احمدی نزادسخن میگفت  ودکتر هم چند سال پیش ازسپر شدن در برابر تیرهای به سوی رهبری حرف میزند به یکباره از ولایت فاصله میگیردوبه سوی مشایی میرود یعنی دکتر هوشمند ما فاصله جایگاه رهبری با  مشایی را دربین افکار عمومی ومتدین جامعه درک نمیکند؟إدر ادامه چند سوال مهم هم مطرح است:

1-آیا تاکتیک های احمدی نزاد بعد از جریان فتنه ومسئله انتخاب مشایی باعث نشد فشارها به رهبری معظم انقلاب کاهش یابد وحملات به سوی دولت بیشتر شود ؟

2-آیا  تساهل فرهنگی در دولت موجب آن نشد از انشقاق بیشتر به خصوص نخبگان دانشگاهی وهنری با نظام کاهش یابد ؟مسئله ای که دشمن در جنگ نرم به دنبال آن بود

3- آیا مردمی که بطور طبیعی از دولت هشت ساله خسته میشوند قضیه مشایی موجب نمیشود جریان دیگری از حزب الله که عیار بالاتری داشته باشد ومنسوب به دولت هم نباشد خود را برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری آماده کند؟

4- از آنجا که مبارزه بی امان با فساد وبی عدالتی دشمنان زیادی به همراه دارد آیا قصه مشایی وانحراف  ظاهری دولت موجب نمی شود که دشمنی ها به سمت ولایت نرفته ورهبری معظم انفلاب به جرم حمایت از دولت از طرف مراکز قدرت وثروت وحتی روحانیت تخریب نشود ؟واین دولت باشد که مسولیت ها را به عهده می گیرد .

مجموعه این تحلیلها واحتمالات میتواند به کمک ما بیاید تا این فرضیه راقوی تر بدانیم که دولت همان دولت انقلابی متدین  و ولایی است که برای پیشرفت انقلاب ومبارزه با فتنه ها به ایثارگری روی آورده تا با فنا کردن خود انقلاب و ولایت را حفظ کند.

 این تحلیل از عملکرد احمدی نژاد کاملا با توصیف ولایت مبنی بر هوشمندی وی هماهنگ است والا تحلیلی که دکتر را بازیچه مشایی و تحت تاثیر وی بداند ، یا وی را چون افراد ساده لوح فریب خورده مذاکره با آمریکا بداند ، در تناقض کامل با دیدگاه ولایت در مورد هوشمندی دکتر قرار دارد.

 

به طور خلاصه چهار  دلیل می توان برای این  رفتار مبهم دکتر آورد :

-ایجاد امواج ساختگی برای شکستن امواج فتنه ها

-ایجاد شک و تردید در صفوف متحد دشمنان و متزلزل کردن اراده آنها در وارد کردن فشارهای اقتصادی ، سیاسی و نظامی!(مثلا در بازی مذاکره با آمریکا)

 حفظ وحراست از جایگاه ولایت وانقلاب در برابر فتنه ها-

تاکتیک مناسب برای انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم-

2)تفکر انحرافی جدید است

 

دکتر همواره در سخنان خود از ولایت سخن گفته ولی کمتر مشخص نمودند که منظور ایشان از ولایت چیست .طرح حضور زنان در ورزشگاه ها ،جدایی ملت ودولت نامشروع اشغالگر قدس،برکناری دیر هنگام آقای مشایی از پست معاونت اولی علی رغم دستور مقام معظم رهبری و نوع نگارش پاسخ حضرت آقا ،اختلاف با علما وامت حزب الله در بحث طرح حجاب وعفاف،مجوز اکران فیلم های مسئله دار که قبلا اجازه اکران نداشتند،اختلاف پنهان با بعضی از مراجع وعلمای دین،دلجویی از افرادی چون خانم هدیه تهرانی ،گلشیفته فراهانی ، محمد رضا گلزار وغیره که احساسات امت حزب الله را جریحه دار نمود واز همه مهمتر عدم ادامه حمایتهای فراوان مقام معظم رهبری از دولت دهم بر خلاف دولت نهم و موارد دیگر این احتمال را قدرت میبخشد که دولت دهم با تفکرات انحرافی از جریان اصیل انقلاب ولایت فقیه زاویه میگیرد.

 

نتیجه

لازم است تا رسیدن به نتایج قطعی وشاخص های عینی وملموس از دولت خدمتگذار حمایت قاطع به عمل آوریم.هنوز احمدی نژاد منفور شیاطین عالم ومنافقین جدید است .ولی جناب آقای دکتر اگر لازم میبینند باید هر چه سریعتر موضع خود را نسبت به موارد مشکوک بطور شفاف روشن سازند تا نیروهای اصول گرای وفادار به او ذیزش نکنند

میتوانیم با توجه به گذشته درخشان دکتر  و اعتماد بر شخصیت و توان احمدی نژاد و البته حمایت ولایت از ایشان ، بر او اعتماد کرده و ضمن نقد منصفانه بر اطرافیان دکتر ، از هرگونه پیش داوری و تحلیل اشتباه یا تخریب در مورد وی و عملکردش بپرهیزیم.

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در دوشنبه 89 مرداد 4 ساعت ساعت 6:22 عصر


علم توحیدی

پیش به سوی علم توحیدی

نمی‌توان انتظار داشت که در کشوری، انقلابی عظیم صورت بپذیرد، اما این انقلاب، شامل علوم و به ویژه علوم وارداتی نشود. انقلاب اسلامی که به معنای تغییر و تحول جوهری و ذاتی یک نظام و جامعه است، با رهبری خردمندانه حضرت امام خمینی و همت والای ملت ایران صورت پذیرفت تا تغییراتی بنیادین در ساختار جامعه به وجود آید. در همان سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب نگاه تیزبین امام خمینی (ره) متوجه انقلاب اساسی در «فرهنگ» و «دانش» شد تا با تحول در این دو مؤلفه مؤثر، تغییرات «جوهری» در جامعه ایران، شکل فزاینده‌تری به خود بگیرد. اینگونه شد که به صدور فرمان «انقلاب فرهنگی» در دانشگاه‌ها به منظور پالایش این نهاد مؤثر علمی و فرهنگی از آموزه‌های علوم و فرهنگ غربی و رهیدن از پیله اندیشه‌های «سکولار»، همت گماشت هر چند اعلام و پس از آن اجرای این فرمان، با بسته شدن موقت دانشگاه‌ها و بازبینی مجدد دروس و کتب تحصیلی به ویژه در حوزة علوم انسانی، شکل عینی به خود گرفت و تغییرات شگرفی در این زمینه دیده شد، اما واقعیت آن است که انقلاب نوپای اسلامی با توجه به معضلات و بحران‌های پیاپی و بسیار مخربی که آن را مورد تهدید قرار می‌داد، فرصت رسیدگی بیشتر به امر «اسلامی شدن علوم» و «تحول در علوم انسانی» را پیدا نکرد تا با عمق بیشتر به واکاوی دقیق‌تر این مسئله بپردازد. سال‌ها جنگ و ترور و تحریم و بحران‌آفرینی دشمنان نظام و انقلاب موجب شد تا این مسئله مهم تا حدودی به دست فراموشی سپرده شود و البته در این میان، افراد فرصت‌طلب غربزده، فرصت بیابند تا به ترویج اندیشه‌های سکولاریستی خود و تدوین آن در قالب کتاب‌های درسی و یا کرسی‌های استادی همت گمارند. این روند فزاینده موجب شد تا سال‌ها پس از اتمام جنگ تحمیلی، رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای با آسیب‌شناسی دقیق این موضوع، مسئله «اسلامی شدن علوم و به ویژه علوم انسانی» را خواستار شوند تا گام‌های مؤثرتری را در این راه برداشته شود.

همت عالمانه و داهیانه رهبر اندیشمند انقلاب موجب شد تا افراد خفته، بیدار شوند و دلسوزان به این فکر بیفتند که چرا تا به حال آستین همت بالا نزده‌اند تا نیاز به هشدار و تذکر رهبری نباشد؟ و چرا اندیشمندان و محققان برجسته و دلبسته به اسلام و انقلاب، تلاش خود را به اندازه‌ کافی متوجه اسلامی‌سازی علوم و پیراستن آن از انگاره‌های الحاد و اندیشه‌های سکولاریستی ننموده‌اند؟

واقعیت آنست که عنایت ویژه رهبر معظم انقلاب به این مسئله، ناشی از دغدغه‌مندی معظم له نسبت به وضعیت علوم انسانی در دانشگاه‌ها است. ایشان که خود سال‌های متمادی است با مسائل دانشگاه‌ها از نزدیک آشنایی کامل دارند، این‌بار نیز به مسئله‌ای اشاره نموده‌اند که بیش از آن‌که «چالش دانشگاه‌ها» به شمار آید؛ «چالش جامعه اسلامی» است. اگر بپذیریم، جامعه اسلامی ما و مشخصاً جامعه علمی و دانشگاهی ما نیاز مبرم به پالایش آموزه‌های سکولار دارد و باید به سمت علوم توحیدی گام بردارد، آن وقت به عمق نگاه رهبری و دل مشغولی‌ ایشان در این مورد پی خواهیم برد. کوتاه سخن آنکه باید گام‌های اساسی‌تر و مؤثرتری در این راه برداشت تا با اسلامی شدن و توحیدی شدن علوم و به ویژه علوم انسانی دغدغه‌های انقلاب، نظام و رهبری را به حداقل کاهش داده، گام بلندی جهت تحقق یک جامعه نمونه اسلامی برداریم.

 

 

 



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در چهارشنبه 89 تیر 30 ساعت ساعت 12:12 عصر